سوئیچ شبکه دستگاهی است که گرهها و تجهیزات شبکه را بر مبنای رویکرد راهگزینی (Switching) به یکدیگر متصل میکند. سوئیچ فریمهای دریافتی از گرهها را دریافت و پردازش کرده و مناسبترین مسیر را برای ارسال بستهها به مقصد انتخاب میکند. به بیان دقیقتر، سوئیچها برای اتصال چند دستگاه عضو یک شبکه استفاده میشوند. بهطور مثال، اتصال کامپیوترها، چاپگرها، تینکلاینتها، دوربینهای شبکه و سرورها به هم و ساخت شبکهای که منابع را به شکل اشتراکی استفاده میکنند تنها بر پایه بهکارگیری سوییچها انجام میشود. سوئیچ نقش کنترلر شبکه را دارد و اجازه تبادل اطلاعات و ارتباط میان دستگاهها را میدهد. سوئیچ در شبکههای محلی سازمانی یکی از ملزومات مهم است که اجازه میدهد کلاینتهای تحت شبکه از طریق رویکرد راهگزینی بسته (packet switching) به یکدیگر متصل شده و به تبادل دادهها بپردازند. سوئیچهای شبکه در لایه 2 یا 3 کار میکنند و برای انتقال اطلاعات از مکآدرس دستگاهها یا آدرسهای آیپی استفاده میکنند. بهطور معمول سوییچهای لایه 3 قیمت بیشتری نسبت به سوییچها لایه 2 دارند، زیرا عملکردی شبیه به روترها دارند و قادر به مسیریابی هوشمند مبتنی بر آدرس آیپی هستند. امروزه برندهای مختلفی در زمینه ساخت سوییچها مشغول به فعالیت هستند، اما این شرکت سیسکو است که حرف اول را میزند و هنگامی که قرار باشد از میان گزینههای موجود یکی انتخاب شوند، سیسکو انتخاب اول شرکتها است.
طراح و معمار بزرگ شبکههای ارتباطی
سیسکو (Cisco) سرنام Computer Information System Company در سال 1984 میلادی تاسیس شد. سیسکو به دلیل ساخت تجهیزات زیربنایی شبکه و مدارک معتبر بینالمللی شبکه شهرت جهانی دارند. سیسکو محصولات و خدمات فناوری اطلاعات خود را در 6 گروه اصلی شبکه (تجهیزات اترنت، فیبر نوری، بیسیم، سیار و ابرمحور)، امنیت، ارتباطات درون سازمانی (تجهیزات VoIP برای کسبوکارهای بزرگ و کوچک)، تجهیزات مخصوص مراکز داده، اینترنت اشیا و رایانش ابری ارایه میکند. یکی از محصولات پرفروش این شرکت سوییچهای سیسکو هستند. سیسکو موفق شده در زمینه ساخت سوئیچهای شبکه و پشتیبانی از آنها به یکهتاز این میدان تبدیل شود، زیرا برای همه طیفها و شرکتها سوییچهای مختلفی را روانه بازار کرده است. با توجه به نوع و گستردگی شبکهای که سازمانها از آن استفاده میکنند، این امکان وجود دارد که از سوییچهای مدیریتی یا غیرمدیریتی سیسکو استفاده کرد. سوئیچهای سیسکو همانند سوییچهای سایر شرکتها به سه گروه غیرمدیریتی، مدیریتی و هوشمند تقسیم میشوند. بهطور کلی سوئیچهای سیسکو را میتوان به عنوان سوییچ مرکزی (Core)، توزیعی (Distribution) و دسترسی (Access) استفاده کرد.
انواع سوئیچهای سیسکو
همانگونه که اشاره شد، سوئیچهای سیسکو برای کاربردهای مختلفی طراحی شدهاند. بهطور مثال، سوئیچهای کاتالیست برای شبکههای محلی و سوییچهای نکسوس (Nexus) برای مراکز داده طراحی شدهاند. سوئیچهای سری کاتالیست (Catalyst) در مقایسه با محصولات رقبا به دلیل قابلیتهای جدید، عملکرد بهتر، انعطافپذیری زیاد و قیمت کمتر مورد توجه شرکتهای داخلی قرار دارند. سوئیچهای سیسکو با ویژگیهایی چون عملکرد عالی، امنیت کم نظیر، دسترسپذیری و گسترشپذیری جایگاه خاصی نزد شرکتها دارند. در حالت کلی، سوییچهای این شرکت به دو گروه زیر تقسیم میشوند:
سوئیچ با پیکربندی ثابت: سوییچهای ثابت (Fixed) برعکس سوئیچهای ماژولار که در ادامه با آنها آشنا میشویم تنظیمات و تعداد درگاههای ثابت و مشخصی دارند و امکان ارتقاء ندارند. با اینحال، برگ برنده این سوییچها، مقرون به صرفه بودن آنها است. سوییچهای ثابت با داشتن تعداد پورت مثل 8، 16، 24 و غیره قابل استفاده در شبکههایی با ابعاد مختلف هستند. از سوئیچهای ثابت مطرح سیسکو باید به سری Cisco Catalyst 2960، Cisco Catalyst 2960-S، Cisco Catalyst 3560، Cisco Catalyst 3560-E، Cisco Catalyst 3560-X، Cisco Catalyst 3750، Cisco Catalyst 3750-E، Cisco Catalyst 3750-X ، Cisco Catalyst 4900 و Cisco Catalyst 2975 اشاره کرد.
سوئیچهای ماژولار: این گروه از سوییچها قابلیت اضافه کردن ماژولهای توسعه را دارند تا بر مبنای نیاز بتوان تغییرات لازم را اعمال کرده و شبکه را توسعه داد. ماژولهای توسعه، کاربرد مشخصی دارند و مواردی مثل دیوارآتش، افزون پورت فیبر نوری و موارد این چنینی را ارایه میکنند. این سوئیچها انعطافپذیری بیشتری دارند، اما قیمت بیشتری نسبت به سوییچهای ثابت دارند. این سوییچها بیشتر در شبکههای سازمانی، مراکز داده و موسسات بزرگ استفاده میشوند. سوئیچهای ماژولار کاتالیست و نکسوس به واسطه عملکرد زیاد، گسترشپذیری، انعطافپذیری در پیکربندی و توسعهپذیری زیاد مورد توجه سازمانها قرار دارند. از سوییچهای ماژولار سیسکو باید به سری Cisco Catalyst 4500 ،Cisco Catalyst 6500 و Cisco Nexus 7000 اشاره کرد.
سوئیچهای غیرمدیریتی
هنگامی که قصد دارید به سراغ خرید سوییچهای سیسکو بروید، ابتدا باید نیازهای کاری خود را مشخص کنید. اصلیترین تفاوت میان سوییچهای مدیریتی و غیر مدیریتی در سطح کنترلی که روی تنظیمات به آن نیاز دارید مستتر است. بهطور مثال، سوئیچهای غیرمدیریتی به شکل یک محصول آماده طراحی شدهاند. بهطوری که مصرفکننده باید سوییچ را به برق و روتر متصل کند تا آماده استفاده شوند. بهطوری که نیاز به انجام کار خاصی نیست و تنظیماتی برای پیکربندی سوییچ وجود ندارد. این سوییچها بیشتر برای شبکههای کوچک که گسترشپذیر نیستند مناسب است. از سوئیچهای غیرمدیریتی سیسکو در این زمینه باید به سوئیچ SG112-24 Compact 24-Port Gigabit اشاره کرد که انرژی کمی مصرف میکند و قابلیت نصب در رک را دارد. این سوئیچ 24 پورتی سیسکو همانند سایر سوئیچهای غیرمدیریتی سری 110 سیسکو در زمینه استریمهای ویدیویی پهنای باند خوبی در اختیار مصرفکنندگان قرار میدهد.
سوئیچهای مدیریتی
سوئیچهای مدیریتی به سرپرستان شبکه اجازه میدهند تنظیمات را مطابق با نیاز کاری پیکربندی کنند تا بهترین عملکرد را به دست آورند. سوئیچهای مدیریتی از ملزومات جداییناپذیر شبکههای بزرگ و گسترشپذیر هستند. سوئیچهای مدیریتی به سرپرستان شبکه اجازه میدهند کنترل دقیقی روی پورتها داشته باشند، VLANها را مطابق با نیاز کاری پیادهسازی کنند و تنظیمات و خطمشیهای امنیتی را به بهترین شکل اعمال کنند. در این حالت سرپرستان شبکه میتوانند روی نحوه انتقال داده روی شبکه و تشخیص این موضوع که چه کلاینتی چه اطلاعاتی را ارسال یا دریافت کرده نظارت کنند. از سوئیچهای مدیریتی خوب سیسکو باید به مدل 24 پورت SG300-10MPP-K9-NA و 28 پورتی SG350-28-K9-NA اشاره کرد.
سوئیچهای صنعتی
سوییچهای صنعتی سیسکو در گروه سوییچهای ماژولار قرار میگیرند و برای کاربردهای صنعتی و محیطهایی که سخت هستند و باید از تجهیزاتی با کیفیت بالا در آنها استفاده شود طراحی شدهاند. از مزایای شاخص این سوییچها باید به طول عمر بالا، امنیت و کم بودن هزینههای عملیاتی اشاره کرد. از سوئیچهای صنعتی خوب سیسکو باید به سری Cisco IE 1000 ، Cisco IE 2000 ، Cisco IE 2000U ، Cisco IE 3200 ، Cisco IE 3300 ، Cisco IE 3400 ، Cisco IE 3400H ، Cisco IE 4000 ، Cisco IE 4010 و Cisco IE 5000 اشاره کرد.
سوئیچهای هوشمند
سوئیچهای هوشمند برخی از قابلیتهای مدیریت و پیکربندی، کیفیت خدمات و قابلیتهای امنیتی را ارایه میدهند و گزینه مقرون به صرفهتری برای سوییچهای ماژولار هستند. با اینحال، به اندازه سوئیچهای مدیریتی گسترشپذیر نیستند. بهطور معمول، این سوئیچها به شکل ترکیبی با سوییچهای مدیریتی استفاده میشوند. بهطوری که سوییچ هوشمند در لبه شبکه و سوییچ مدیریتی در هسته شبکه قرار میگیرد.
وجه تمایز سوییچهای سیسکو چیست؟
فارغ از طبقهبندی و کلاسهای مختلفی که برای سوییچها ارایه شده است، سوییچهای سیسکو در برخی ویژگیهای فنی از یکدیگر متفاوت هستند. از وجوه تمایز سوییچهای سیسکو به موارد زیر باید اشاره کرد:
پشتیبانی یا عدم پشتیبانی از فناوری انتقال انرژی بر بستر کابل شبکه (PoE و +PoE).
ماژولار، مستقل یا پشتهپذیر بودن (Stackable).
LANLite یا LANBase بودن.
فست اترنت (Fast Ethernet) یا گیگابیت اترنت (Gigabit Ethernet) بودن درگاهها.
رومیزی یا رک مونت بودن.
مدیریتی، غیرمدیریتی یا هوشمند بودن.
ظرفیت سوییچینگ، توان عملیاتی و تعداد درگاهها.
پشتیبانی از فیبر نوری.
سوییچهای مخصوص شبکههای سازمانی
در شرایطی که امکان خرید سوییچهای سیسکو برای کاربران خانگی وجود دارد، اما بهطور کلی، سوییچهای سیسکو برای مصارف تجاری و سازمانی تولید میشوند. بنابراین اگر مسئول خرید سوییچ برای سازمانی هستید به این نکته دقت کنید که پنج گزینه در دسترستان قرار دارد. این پنج گزینه به شرح زیر هستند:
Campus LAN Switches: برای پیادهسازی شبکه محلی در یک شرکت یا سازمان، سوئیچهای دسترسی، توزیعی، هستهای و Small Business در دسترس قرار دارند. این مدل از سوئیچها فاقد فن هستند. مدلهای این گروه از 8 پورت ثابت تا سوییچهای پشتهپذیر 100 درگاهی را شامل میشوند. از سوییچهای Campus LAN باید به سریهای 2960،3560 ،3750 ،3850 ،4500 ،6500 و 6800 اشاره کرد.
Cloud-Managed Switches: عملکرد سوئیچهای مدیریتی ابرمحور سیسکو مبتنی بر فناوری Cisco Meraki هستند و قابلیت پشته کردن مجازی سوئیچها وجود دارد. لازم به توضیح است که فناوری Cisco Meraki بخش عمدهای از وظایف سرپرستان شبکه را انجام میدهد و میتواند از طریق بهکارگیری الگوریتمهای هوشمند به مدیریت سوییچها بپردازد.
Data Center Switches: یک مرکز داده برای کارکرد درست به سوییچهایی با ظرفیت سوییچنگ و توان عملیاتی بالا نیاز دارد. این سوییچها فرایند ارتقای زیرساختها، تداوم عملیاتی و انعطافپذیری را ساده میکنند. بهطور معمول، سرپرستان مراکز داده از سوییچهای سری نکسوس سیسکو و کاتالیست سیسکو سری 6500 استفاده میکنند.
Service Provider Switches: بهطور معمول، شرکتهای ارایهدهنده خدمات اینترنتی از سوئیچهای تجمیعی و دسترسی استفاده میکنند. سوئیچهای تجمیعی (Aggregation) قادر به متمرکز کردن ترافیک در لبه شبکه هستند. در نقطه مقابل سوییچهای دسترسی قابلیتهایی در ارتباط با یکپارچهسازی، مجازیسازی، امنیت و مدیریت شبکه ارایه میکنند.
Virtual Networking: آمارها نشان میدهند شرکتها به سرعت در حالت مهاجرت به سمت فناوریهای ابرمحور و مجازیسازی هستند. سوئیچهای نکسوس سیسکو با افزودن فناوریهای مجازیسازی به مراکز داده، قابلیتهای گستردهای در اختیار سرپرستان شبکه قرار میدهند. این سوییچها ماژولار هستند، اما برای همه سازمانها مناسب نیستند.
در هنگام خرید سوییچ سیسکو به چه نکاتی باید دقت کنیم؟
اگر به دنبال خرید سوییچی هستید اگر به موارد زیر دقت کنید انتخابی هماهنگ با نیازهای کاری خواهید داشت.
یک یونیت یا دو یونیت: یونیت به ارتفاع سوئیچ و فضایی از رک که توسط سوییچ اشغال میشود اشاره دارد. توجه به این نکته به ویژه در ارتباط با تجهیزات رکمونت که قرار است در رک شبکه نصب شوند ضروری است. بهطور مثال، یک سوئیچ با پیکربندی ثابت در بیشتر موارد یک یونیت اشغال میکند.
تعداد پورت: یک سوئیچ شبکه باید پورتهایی متناسب با تعداد دستگاههای شبکه داشته باشد. علاوه بر این، اگر احتمال میدهید در آینده شبکه گسترش پیدا خواهد کرد، بهتر است به سراغ خرید سوییچهای ماژولار بروید.
پشتیبانی از فناوری PoE: همه سوییچها از فناوری انتقال انرژی بر بستر کابل شبکه پشتیبانی نمیکنند. سوئیچهای PoE قادر به تامین برق تجهیزات شبکه هستند، البته به شرطی که دستگاههای مقصد از فناوری فوق پشتیبانی کنند. در سوئیچهای مجهز به PoE زیر پورتهای PoE نوار باریک زردرنگی قرار دارد تا نحوه شناسایی آنها از پورتهای عادی ساده باشد. بهطور معمول دستگاههای تحت شبکه که از فناوری PoE پشتیبانی میکنند میزان ولتاژ مختلفی را نیاز دارند. از دستگاههای PoE ولتاژ پایین باید به تلفنهای VoIP، دوربینهای تحت شبکه، اکسسپوینتهای بیسیم، سامانههای کنترل کامپیوتر از راه دور و تین کلاینت اشاره کرد. سوییچهای PoE ردههای مختلفی دارند و در هر دو گروه سوئیچهای غیرمدیریتی و مدیریتی یافت میشوند. سویچهای PoE خود به دو گروه سوئیچهای PoE، اکتیو و پسیو تقسیم میشوند. سوییچهای PoE اکتیو ایمنتر از سوئیچ PoE پسیو هستند. سوئیچهای PoE اکتیو سیو درگاههای PoE و سازگار یا غیر سازگار بودن تجهیزات متصل به پورتها با فناوری PoE را بهطور خودکار تشخیص میدهند، بنابراین اگر تجهیزات غیر PoE مثل کامپیوتر و لپتاپ به پورت PoE متصل باشند، سوئیچ PoE اکتیو همانند یک سوییچ عادی با آنها رفتار میکند. درنتیجه، به آن پورت فقط داده و نه برق را ارسال میکند. سوئیچ PoE پسیو همیشه روی کابل اترنت با ولتاژ مشخصی جریان الکتریکی میفرستد و بررسی نمیکند که آیا دستگاه متصل به سوئیچ با PoE سازگار است یا نه. فلذا سوئیچ PoE پسیو ممکن است به تجهیزات غیر PoE آسیب بزند. نکته دیگری که باید در مورد سوییچهای PoE به آن دقت کنید نوع استانداری است که از آن پشتیبانی میکنند. سوئیچ PoE اکتیو با استاندارد IEEE 802.3af، IEEE 802.a یا IEEE 802.bt سازگار است و بر همین اساس به سه نوع PoE، PoE+ و PoE++ تقسیم میشود. در صورت استفاده از کابلهای Cat5/Cat5e/Cat6، سوئیچ PoE اکتیو از شبکه اترنت 10/100/1000 مگابیتبرثانیه تا مسافت 100 متر پشتیبانی میکند، اما سوئیچهای PoE پسیو عموما با اترنت 10/100 مگابیتبرثانیه سازگار هستند. در جدول یک، چند نمونه از سوییچهای 48 پورت PoE سیسکو را مشاهده میکنید.
قابلیت اطمینان: سوئیچ باید دسترسی مداوم سایر تجهیزات به شبکه را فراهم کند.
سرعت پورت: سوییچ باید سرعتی متناسب با نیازهای کاری ارایه کند.
بافر فریم: توانایی سوئیچ برای ذخیره فریمها و بستهها در شبکهای که ممکن است درگاههای متراکم، سرورها یا سایر تجهیزات آنرا اشغال کرده باشد، مهم است.
قابلیت ارتقاء: بهطور معمول تعداد کارمندان یک سازمان با گذشت زمان بیشتر میشوند یا تجهیزات بیشتری به شبکه متصل میشود، بنابراین سوییچ باید همسو با این تغییرات قابلیت گسترشپذیری داشته باشد.
پهنای باند فورواردینگ: این گزینه به نرخ بستههای دادهای که سوییچ در واحد ثانیه قادر به پردازش آنها است اشاره دارد. سوئیچهای اقتصادی نسبت به سوئیچهای سازمانی، نرخ فورواردینگ کمتری دارند. بنابراین هنگام انتخاب یک سوئیچ باید به این نکته دقت کنید. اگر سرعت پردازش و انتقال دادهها توسط سوئیچ بیش از اندازه پایین باشد، هیچگاه قادر به استفاده بهینه از حداکثر پهنای باند کابل شبکه نخواهید بود. بهطور مثال، سوییچهای گرانقیمتی مثل سوئیچ 48 پورت گیگابیتی WS-C2960G48TC-L در حالت ایدهآل نرخ تبادل اطلاعات 48 گیگابیت بر ثانیه را دارد.
نوع سوئیچینگ: سوییچهای سیسکو از سه روش برای ارسال بستههای اطلاعاتی استفاده میکنند که باید در هنگام خرید سوییچ به آن دقت کنید. اولین معماری Process Switching نام دارد. در روش فوق پردازنده از الگوریتم ویژهای برای کشف مسیر و بازنویسی بستهها استفاده میکند. بزرگترین عیب این روش کندی و عدم گسترشپذیری است. دومین روش Fast Switching نام دارد که مبتنی بر الگوی کش مسیر (route caching) است. در این روش آدرس اولین بسته که توسط پردازنده مسیریابی شده ذخیرهسازی میشود و در ادامه برای ارسال دیگر بستهها از آن استفاده میشود. سومین روش Cisco Express Forwarding نام دارد که مبتنی بر جدول ارسال (forwarding tables) است. در روش فوق بارکاری بیهوده به پردازنده وارد نمیشود تا پردازنده بتواند به کارهای دیگر رسیدگی کند.
سیستم کنترل و نظارت بر اتاق سرور
سوئیچ Core
برخی کاربران تصور میکنند سوئیچ مرکزی نوع خاصی از سوییچ است در حالی که اینگونه نیست. واژه Core به سوئیچهایی که در ستون فقرات شبکهای قرار میگیرند اشاره دارند. بنابراین توصیه میشود از سوییچهایی با ظرفیت بالا در ستون فقرات یک شبکه استفاده کنید. در مجموع باید بگوییم سوئیچ Core نقطه تجمیع نهایی شبکه است و اجازه میدهد کلاینتهای مختلف در کنار یکدیگر کار کنند. لازم به توضیح است که امکان استفاده از برخی سوئیچهای سیسکو در لایه core و distribution وجود دارد. از جمله این سوییچها باید به سری 3750 و 3850 اشاره کرد. سوئیچ سری 3850 سیسکو قابلیت اتصال به شبکههای بیسیم از طریق کنترلکننده شبکه محلی بیسیم (wireless LAN controller) داخلی را دارد. رابط فوق به شکل یکپارچه درون سوییچ قرار گرفته و از استاندارد 802.11ac و تا 50 اکسسپوینت و 2000 کاربر بیسیم متصل به شبکه را پشتیبانی میکند. از ویژگیهای شاخص سوییچ فوق باید به پشته کردن چند سوییچ برای اجتناب از بروز مشکل power failure، فناوری StackWise برای اتصال چند سوئیچ به هم و تشکیل یک سوئیچ منطقی بزرگ اشاره کرد که دستیابی به ظرفیت سوییچینگ 480 گیگابیت بر ثانیه را ارایه میکند.
سوئیچ Distribution
سوئیچ Distribution در لایه توزیع قرار میگیرد که حد فاصل سوئیچ Core و سوئیچ Access است. سوئیچ توزیع نقش پلی میان سوییچ مرکزی و دسترسی را بازی میکند. سوئیچ لایه توزیع این اطمینان خاطر را میدهد که بستهها بهطور پیوسته میان شبکه محلی مجازی و زیرشبکه سازمانی به درستی انتقال پیدا میکنند. سوئیچی که ظرفیت سوییچنگ 10 گیگابیت بر ثانیه دارد گزینه مناسبی برای این منظور است. همانگونه که اشاره شد، سوئیچهای لایه توزیع پل ارتباطی سوییچهای دسترسی و مرکزی هستند. این سوییچها برای عملیاتی مثل مسیریابی، فیلترینگ، دیوارآتش، پیکربندیNAT، تعریف فهرست کنترل دسترسی (ACL)، پیکربندی پروتکلهای مسیریابی و اتصالات WAN استفاده میشوند. از سوئیچهای سیسکو که امکان استفاده از آنها در لایه فوق وجود دارد باید به سوئیچ سیسکو سری کاتالیست 4500، 6500، 6800 و 3850 با ماژولهای فیبرنوری اشاره کرد.
سوئیچ Access
سوئیچ دسترسی (Access) در لایه دسترسی مستقر شده و برای اتصال دستگاهها به شبکه استفاده میشود. بنابراین باید سوییچی که درگاههای زیادی دارد در این لایه قرار گیرد. به همین دلیل توصیه میشود از سوئیچهای مجهز به درگاههای اترنت گیگابیتی برای لایه دسترسی استفاده کنید. این سوئیچها اغلب در دفاتر و اتاقهای سرور کوچک قرار میگیرند. در لایه دسترسی، تجهیزات کاری و نقطه پایانی مثل سرورها به سوئیچ شبکه متصل میشوند. از جمله فعالیتهای انجام شده در این لایه میتوان به ایمنسازی پورت، بازرسی بستههای ARP، QoS، تعریف و پیادهسازی VLAN و پیکربندی PoE اشاره کرد. کلاینتها از طریق سوییچهای لایه دسترسی به شبکه متصل میشوند و ارتباط آنها با یکدیگر و با سرورها برقرار میشود. از سوئیچهای شبکه سیسکو که امکان استفاده از آنها در لایه فوق وجود دارد باید به سوئیچ 2960 سری X، 2960 سری XR، 3850، 3750، Catalyst 9400، Catalyst 9300 و Catalyst 9200 اشاره کرد.
کلام آخر
در مجموع باید بگوییم سوئیچ Core قابلیت اطمینان بیشتر، امکانات بهتر و توانایی بیشتری نسبت به سوئیچ Distribution ارایه میکند، زیرا قرار است در ارتباط با مسیریابی، آمادهسازی یک ساختار انتقال بهینه و پایدار بستهها استفاده شود. در سویی دیگر سوئیچ توزیع قرار دارد که باید ظرفیت سوییچینگ مناسب برای پردازش ترافیکی که از سمت سوییچ دسترسی وارد میشود را داشته باشد. در حالت کلی، از یک یا دو سوئیچ Core در شبکههای کوچک و متوسط و چند سوئیچ Distribution در لایه توزیع استفاده میشود. با توجه به اینکه سوئیچ دسترسی با تجهیزات شبکه در ارتباط است باید پورتهای زیادی داشته باشد. بهطور کلی، سوئیچ دسترسی در لایه 2 و سوئیچ توزیع در لایه 3 قرار میگیرد.
شکل 1 نحوه قرارگیری این سوییچها را نشان میدهد. هنگامی که سوئیچهای دسترسی چندگانه در میان شبکههای محلی مجازی مختلف نیاز است یک سوئیچ Distribution میتواند به شکل Inter-VLAN استفاده شود. در نهایت به این نکته دقت کنید که سوئیچهای لایه دسترسی نیازی به کار با سرعت کامل ندارند، زیرا به شکل فیزیکی توسط آپلینکهای موجود در لایه توزیع محدود میشوند. به بیان دقیقتر، میتوان در لایه دسترسی از سوئیچهای ارزان قیمت با عملکرد پایینتر و از سوئیچهای با عملکرد بالاتر در لایههای توزیع و هسته که روی عملکرد شبکه تاثیرگذار هستند استفاده کرد.
برگرفته از مجله شبکه
در پنج سال گذشته، برخی زبانهای برنامهنویسی با اقبال بهتری از سوی توسعهدهندگان روبرو شدهاند. بهطور سنتی، دو زبان برنامهنویسی سیپلاسپلاس و جاوا در حوزههای مختلف و در سطح وسیعی مورد استفاده برنامهنویسان قرار دارد، اما با ظهور زبانهای دیگری مثل پایتون، جاوااسکریپت، کاتلین، گو، سیشارپ و نمونههای دیگر این پرسش مطرح است که چه آیندهای پیش روی این زبان برنامهنویسی و برنامهنویسان آشنا به این زبان وجود دارد، آیا جاوا ارزش یادگیری دارد یا بهتر است به سراغ جایگزین دیگری برویم؟ در این مقاله بهطور اجمالی آینده زبان برنامهنویسی جاوا و اهمیت یادگیری آن به عنوان یک زبان برنامهنویسی ارزشمند را بررسی میکنیم.
زبان برنامهنویسی جاوا چیست؟
جاوا یک زبان برنامهنویسی شیگرا است که برای ساخت نرمافزارهای چندسکویی برای سیستمعاملهایی مثل ویندوز، لینوکس و موارد دیگر در مقیاس سازمانی استفاده میشود. از مزایای مهم این زبان باید به سهولت و درک ساده ترکیب نحوی، شیگرایی بودن، امنیت بالا، پشتیبانی از ویژگیهای قابل حمل بودن، انجام فرآیند جمعآوری زباله (Garbage Collection) بهشکل خودکار، امکان نگهداری و توسعه برنامهها به سادهترین شکل، فارغ از سکو بودن، پشتیبانی از چند ریسمانی (Multi-Threaded) و سطح بالا بودن اشاره کرد. با اینحال، جاوا معایب خاص خود را نیز دارد. از معایب مهم این زبان باید به عدم پشتیبانی از مباحث سطح پایین مثل اشارهگرها، اجرا روی ماشین مجازی جاوا که حافظه اصلی بیشتری را مصرف میکند، اجرای طولانیتر برنامهها و کدها در مقایسه با سی و سیپلاسپلاس، عدم امکان کنترل Garbage Collection توسط برنامهنویس و عدم پشتیبانی از نوع بدون علامت (Unsigned Types) اشاره کرد.
چه آیندهای پیش روی زبان برنامهنویسی جاوا است؟
بهطور معمول، برنامهنویسان حرفهای از جاوا برای ساخت برنامههای سازمانی استفاده میکنند. با توجه به پیشرفت چشمگیر جاوا در سالهای اخیر و کاربرد این زبان چندمنظوره، آینده زبان برنامهنویسی جاوا درخشان است. به بیان دیگر، برنامههایی مثل نرمافزارهای مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت منابع سازمانی، نرمافزار فضای ابر داخلی (Cloud Internal Software)، نرمافزارهای مدیریت دانلودها و چارچوبهای نرمافزاری Orchestration که هر یک برای مقاصد خاصی کاربرد دارند، همگی با استفاده از جاوا ساخته شدهاند. جاوا نکات مثبت درخشانی دارد که توسعهدهندگان تازهکار را ترغیب میکند به فکر یادگیری این زبان باشند. بهطور مثال، جاوا ترکیب نحوی سادهای برای یادگیری دارد، به بهترین شکل از شیگرایی و برنامهنویسی چند ریسمانی پشتیبانی میکند. همانگونه که اشاره کردیم، جاوا یک زبان برنامهنویسی چندمنظوره است و بنابراین برای ساخت انواع مختلفی از برنامهها کاربرد دارد. بهطور مثال، جاوا برای ساخت نرمافزارهای استریم، الگوریتمهای هوشمند، توسعه موبایل، بزرگ دادهها، اینترنت اشیا، زنجیره بلوکی و توسعه وب مناسب است. علاوه بر این گزینه مناسبی برای توسعه مدلهای نرمافزاری تابع به عنوان سرویس (FaaS) و برنامههای فاقد سرور (Serverless) است.
بازار کار توسعهدهندگان جاوا به چه صورتی است؟
با توجه به سهم بازار جاوا و محبوبیت آن نزد توسعهدهندگان و شرکتها، طبیعی است که فرصتهای شغلی زیادی در دسترس توسعهدهندگان این زبان باشد. نظرسنجی انجام شده توسط شرکت JetBrains نشان میدهد پس از پایتون، جاوا دومین زبان برنامهنویسی اصلی توسعهدهندگان حرفهای است. به این ترتیب مشخص میشود که آینده زبان برنامهنویسی جاوا تا حد زیادی روشن است و بنابراین ارزش یادگیری را دارد، اما زبانهای برنامهنویسی دیگری هم هستند که در سالهای اخیر پیشرفت زیادی داشتهاند و بر محبوبیت آنها افزوده شده است. بیشتر نرمافزارهای سفارش مشتری و خدماتی که شرکتهای بزرگ ارایه میکنند با استفاده از جاوا ساخته شده است. یکی از سناریوهایی رایج در شرکتهای نرمافزاری مربوط به زمانی است که برای یک سرویس قدیمی عملیات انتقالیابی (Migration) باید انجام میشود. در بیشتر مواقع عملیات انتقال به جای جایگزینی کل پروژه با یک پلتفرم کاملاً متفاوت، شامل فرایندهایی مثل بهروزرسانی معماری، تبدیل از سیستم یکپارچه (Monolith) به ریزخدمات (Microservices) و انتقال چارچوب نرمافزاری یا تنها بهروزرسانی نسخه زبان میشود. با استناد به نظرسنجی توسعهدهندگان JetBrains، مشاهده میشود که آینده زبان برنامه نویسی جاوا به عنوان یکی از 5 زبان برنامهنویسی کاربردی روشن است. توسعهدهندگان میتوانند از جاوا برای ساخت برنامههای تجاری، آزمایشهای خودکار، بازیهای تلفن همراه و برنامههای حرفهای استفاده کنند. در حالی که گوگل اعلام کرده که کاتلین زبان اول توسعه برنامههای اندرویدی است و پشتیبانی جدی از این زبان به عمل میآورد، با اینحال، هنوز هم بخش عمدهای از توسعهدهندگان از جاوا برای توسعه برنامههای اندرویدی استفاده میکنند. علاوه بر این، سازمانهای بزرگی مثل ناسا، اپل و گوگل در حوزههای مختلفی مثل مراقبتهای پزشکی، سیستمهای دفاعی، فناوری و موارد دیگر از جاوا استفاده میکنند.
نیاز دائمی به برنامههای موبایل
یکی از کاربردهای اصلی جاوا در ارتباط با ساخت برنامههای اندرویدی است. آمارها نشان میدهند تعداد دفعات دانلود برنامههای موبایل دائما در حال افزایش است. بهطور مثال، در سال 2020 میلادی برنامههای موبایل نزدیک به ۱۵۰ میلیارد بار دانلود شدهاند. این موضوع برای توسعهدهندگان اکوسیستم اندروید که آشنا به زبان جاوا هستند خبر خوبی است، زیرا بیشتر برنامههای اندرویدی به زبان جاوا نوشته شدهاند و هنوز زمان زیادی باقی مانده تا کاتلین بتواند بهطور کامل جایگزین این زبان شود.
لازم به توضیح است که عدد ذکر شده در بالا، تعداد کل دانلودها و نه تعداد برنامههای کاربردی است، اما همزمان با افزایش تعداد دفعات دانلود، تعداد برنامهها نیز بیشتر میشوند. از سوی دیگر، کسبوکارهای بزرگ نیاز مبرمی به برنامههای اختصاصی دارند، زیرا با استفاده از برنامههای اختصاصی امکان جذب مشتریان در یک بستر اختصاصی، خدمترسانی و درآمدزایی به بهترین شکل انجام میشود. بهطوری که کاربران به یک زیرساخت کاملا اختصاصی دسترسی دارند. علاوه بر این، در صورتی که افراد بهطور دائم برنامهها را دانلود کنند، توسعهدهندگان انگیزه بیشتری برای توسعه قابلیتهای برنامه کاربردی پیدا میکنند. با توجه به دلایل مذکور، به خوبی مشاهده میکنیم که توسعهدهندگان جاوا نقش مهمی در جذب مشتریان جدید دارند.
پایداری و قابلیت اطمینان منحصر بهفرد
سال 2020 مصادف با بیست و پنجمین سالگرد تولد و مقارن با انتشار نسخه Java 16 بود. جاوا در طول این سالها نشان داده که یک زبان برنامهنویسی پایدار است و همواره همسو با پیشرفتهای دنیای فناوری قابلیتهای کاربردی مهمی در اختیار توسعهدهندگان قرار میدهد. به همین دلیل زبان برنامهنویسی جاوا برای هر پروژهای که روی آن کار میشود از یک پلتفرم CaaS گرفته تا یک موتور بازی یک زبان برنامهنویسی قابل اعتماد است. توسعهدهندگان میتوانند این اطمینان خاطر را داشته باشند که دستکم برای سالیان آینده پشتیبانی قدرتمندی از این زبان به عمل خواهد آمد، زیرا خدمات جاوا بهطور مداوم بهروزرسانی و بهبود داده میشوند تا پایداری و پویایی این زبان حفظ شود.
یادگیری آسان
برخی افراد در یادگیری یک زبان برنامهنویسی جدید مشکلات زیادی دارند. زیرا ترکیب نحوی بیشتر زبانهای برنامهنویسی قدرتمند سخت است. بهطور مثال، اگر در نظر داشته باشید زبان برنامهنویسی سی یا سیپلاسپلاس را یاد بگیرید باید خود را برای سختترین الگوهای فکری آماده کنید، زیرا بخش عمدهای از کارهای برنامهنویسی در این زبانها بر عهده برنامهنویس است؛ بهطور مثال اگر از اشارهگرها استفاده کنید، باید حواستان باشد که پس از اتمام کار آنها را پاک کنید تا حافظه اصلی بیهوده مصرف نشود. زبان برنامهنویسی جاوا همانند پایتون این پیچیدگیها را ندارد. زبان جاوا به گونهای طراحی شده که ترکیب نحوی آن مناسب برنامهنویسان مبتدی باشد.
یک زبان فارغ از سکو
جاوا یک زبان برنامهنویسی فارغ از سکو است. به این معنا که امکان اجرای کدهای کامپایل شده جاوا (بایت کد) روی همه سیستمعاملها وجود دارد. به بیان دقیقتر، دستورالعملهای بهینهسازی شده روی ماشین مجازی جاوا (Java Virtual Machine) اجرا میشوند.
خطای زمان اجرای کمتر
بر مبنای قوانین نحوی محکم و نوع (Type) در جاوا، امکان تشخیص خطاهای زمان کامپایل قبل از اجرای برنامه وجود دارد. رویکرد فوق احتمال بروز مشکلات زمان اجرا را به حداقل میرساند که باعث سادهتر شدن کدنویسی میشود.
فرمها و انجمنهای پشتیبانی قدرتمند
انجمنهای زبان برنامهنویسی جاوا فعال هستند و در طول مسیر یادگیری جاوا، بهطور پیوسته به برنامهنویسان مبتدی راهنماییهای فنی ارایه میکنند. بنابراین پیشنهاد میشود در فرایند یادگیری و هر زمان با مشکلی روبرو شدید از این متخصصان درخواست کمک کنید. تنها در این صورت است که میتوانید مهارتهای خود را بهروز نگه دارید و خطاهایی که دیگران مرتکب شدهاند را تکرار نکنید. زبان برنامهنویسی جاوا بهطور گسترده و پیوسته توسط توسعهدهندگان خبره پشتیبانی میشود.
زیرساختی کارآمد برای زبانهای برنامهنویسی جدید
بیشتر زبانهای برنامهنویسی مدرن روی ماشین مجازی جاوا اجرا میشوند. برخی از این زبانهای برنامهنویسی، مثل کاتلین برای ارائه نسخه بهتری از زبان جاوا طراحی شدهاند. کاتلین به گونهای طراحی شده تا سازگاری کاملی با جاوا داشته باشد. علاوه بر این، اصول و مفاهیم پایه این دو زبان مشابه یکدیگر هستند، بنابراین اگر سابقه کار با جاوا را داشته باشید، یادگیری کاتلین کار سختی نخواهد بود.
چارچوبهای قدرتمند
زبانهای برنامهنویسی در حالت استاندارد مجموعهای از اصول و خطمشیهای مبتنی بر الگوهای ریاضی که به کدهای دیجیتالی تبدیل شدهاند و ترکیب نحوی قابل فهم برای انسانها دارند را ارایه میکنند. بدیهی است، در چنین شرایطی برای انجام کارهای مختلف باید ساعتهای زیادی را صرف کدنویسی کنید. شرکتها برای حل این مشکل تصمیم گرفتند از مفاهیمی مثل کتابخانهها و چارچوبها استفاده کنند. چارچوبها و کتابخانهها با ارایه مجموعهای از دستورات و کلاسها فرایند برنامهنویسی را برای توسعهدهندگان ساده میکنند تا متخصصان مجبور نباشند برای انجام هر کاری کدنویسی کنند. اینکار به آنها کمک میکند روی منطق تجاری برنامهای که قرار است ساخته شود متمرکز شوند. خوشبختانه زبان برنامهنویسی جاوا را مجموعه گستردهای از چارچوبها پشتیبانی میکنند که هریک کاربردهای خاص خود را دارند. از جمله این چارچوبها به موارد زیر باید اشاره کرد:
چارچوب Spring: اسپرینگ یک چارچوب متنباز برای ساخت برنامههای سازمانی است. اسپرینگ چارچوبی است که وظیفه معکوس کردن کانتینر کنترل برای پلتفرم جاوا را بر عهده دارد. Spring چارچوب جامعی است و امکانات قدرتمندی در حوزههای امنیت و پیکربندی ارایه میکند و علاوه بر این، یادگیری آن ساده است.
چارچوب Hibernate: هایبرنیت با ارایه یک الگوی نگاشت شی-رابطه موفق شد نوع نگرش توسعهدهندگان نسبت به بانکهای اطلاعاتی را تغییر دهد. با پیادهسازی واسطهای برنامهنویسی کاربردی جاوا Persistence یا JPA، هایبرنیت یک بانکاطلاعاتی ORM برای برنامههای جاوا است. شبیه به زبان پرسوجوی ساخت یافته (SQL)، محاورهها در هایبرنیت بهنام HQL سرنام Hibernate Query Language شناخته میشوند. فایل اصلی در هایبرنیت hibernate.cfg.xml است که شامل اطلاعاتی درباره نگاشتها (Maps) و کلاسهای جاوا با پیکربندیهای بانکاطلاعاتی است. هایبرنیت با ارایه یک لایه انتزاعی به توسعهدهندگان اجازه میدهد به شکل سادهتری با بانکهای اطلاعاتی کار کنند. بنابراین کارهایی مثل اتصال به بانکاطلاعاتی، اجرای عملیات CRUD و موارد این چنینی به راحتی انجام میشود.
چارچوب JavaServer Faces: JSF توسط اوراکل در قالب نسخه 7 Java Enterprise توسعه پیدا کرد. JSF یک چارچوب مولفهگرا است و دارای مولفههای رابط کاربری با قابلیت استفاده مجدد برای ساخت برنامههای سرورمحور است. چارچوب JSF به دنبال کپسولهسازی فناوریهای مختلف سمت کلاینت مثل CSS، HTML و جاوااسکریپت است تا توسعهدهندگان بتوانند بدون دانش عمیق درباره این فناوریها، از آنها برای ساخت رابط کاربری استفاده کنند. با استفاده از Facelet میتوان از XML برای مدیریت view استفاده کرد. با این حال، میتوان نماها را با استفاده از فناوریهای دیگر مثل XUL (زبان رابط کاربری XML) ایجاد کرد. برنامههای تحت وب ساخت شده توسط JavaServer Faces قابل حمل هستند و روی سرورهای مختلف قابل اجرا هستند.
چارچوب Apache Struts: یکی از دیگر از چارچوبهای قدرتمند جاوا برای ساخت برنامههای وب است که از معماری سه لایه MVC سرنامController ، View و Model و واسطهای برنامهنویسی کاربردی JSP استفاده میکند. در الگوی سنتی servlet-JSP اگر توسعهدهندهای یک فرم با اطلاعات شخصی خودش تایید میکرد، این اطلاعات برای پردازش به servlet ارسال میشدند. همین موضوع باعث میشد تا انجام اینکار در برنامههای بزرگ با دشواری زیادی همراه باشد. Struts با تفکیک بخشهای مختلف یک برنامه به لایههای مختلف و مرتبط کردن این لایهها با یکدیگر این فرایند را سادهتر از قبل کرد.
چارچوب Grails: یکی دیگر از چارچوبهای قدرتمند جاوا است که ترکیب نحوی سادهای دارد و مناسب افراد تازهکار است. با توجه به اینکه چارچوب وب Grails با زبان Groovy ساخته شده روی پلتفرم جاوا به خوبی اجرا شده و با ترکیب نحوی جاوا سازگار است. این چارچوب نیز بر اساس معماری سه لایه MVC طراحی شده است. در شرایطی که در Grails مجبور هستیم کد خود را به زبان Groovy بنویسیم، اما چارچوب مذکور با فناوریهای دیگر جاوا مثل کیت توسعه جاوا، کانتینرهای JAVE EE،Hibernate یا Spring سازگار است. Grails در لایههای زیرین خود بر مبنای SPRING BOOT ساخته شده و میتواند از ویژگیهایی از قبیل تزریق وابستگی SPRING که به بهرهوری کمک میکنند بهره ببرد.
چارچوب Dropwizard: یکی دیگر از چارچوبهای زبان برنامهنویسی جاوا است که در مقایسه با نمونههای یاد شده بزرگتر و پیچیدهتر است. این چارچوب برای توسعه سریع سرویسهای وب RESTful استفاده میشود و بهطور خاص برای ساخت ریزخدمات جاوا مناسب است. این چارچوب چند کتابخانه جاوا کاملاً تثبیت شده برای ارائه پلتفرمی سریع گرد هم آورده و از طریق یک سرور jetty توکار، دسترسی به Google Guava، Logback، Hibernate Validator، Joda Time و کتابخانههای محبوب دیگر جاوا را امکانپذیر کرده است. به علاوه Dropwizard شامل jersey است که با استفاده از آن میتوان وبسرویسهای RESTful ایجاد کرد. Dropwizard را میتوان به عنوان یک اکوسیستم مجزا در نظر گرفت که وابستگیهای موردنیاز توسعهدهندگان را در یک بسته منفرد گرد هم آورده است. اگر تمایل دارید از Dropwizard استفاده کنید، دیگر نیاز نیست زمان زیادی را صرف کارکردهای ثانویهای مانند نوشتن کد برای پیکربندی، معیارها یا گزارشگیری کنید. به جای آن میتوانید روی منطق تجاری اولیه برنامه تمرکز کنید و به بالاترین بهرهوری دست یابید.
کلام آخر
در این مقاله به معرفی مزایا و معایب جاوا به عنوان یک زبان برنامهنویسی آیندهدار و قدرتمند پرداختیم. جاوا دارای ویژگیهای متعددی است که به واسطه آنها در آینده نیز مشابه زمان حال در حوزههای مختلف استفاده خواهد شد. به این ترتیب، میتوان یادگیری زبان برنامهنویسی جاوا را یک مهارت کلیدی در جهت شکوفایی در حوزه برنامهنویسی توصیف کرد. به بیان دقیقتر، علاوه بر اینکه آموزش زبان برنامهنویسی جاوا یک مهارت کاربردی است، یادگیری آن میتواند آینده شغلی افراد را تضمین کند.
برگرفته از وبسایت شبکه
خرید زمین 4.3 میلیون دلاری در متاورس (چند متر زمین مجازی)
در حالی که قیمت املاک و مستغلات فیزیکی در سال گذشته به شدت افزایش یافته است، قیمت زمین دیجیتال آنلاین در متاورس به شدت مورد توجه کاربران قرار گرفته است. آمارها نشان میدهند زمین دیجیتال در متاورس به میلیونها نفر فروخته شده، زیرا مردم تلاش میکنند تا املاک و مستغلات مجازی در متاورس خریداری کنند و در آینده آنرا به فروش برسانند. بازاری که انتظار میرود چند تریلیون دلار سودآوری به همراه داشته باشد.
متاورس به تعداد انگشت شماری از پلتفرمها مثل Sandbox، Decentraland، Mirandus و Axie Infinity اشاره دارد که در حال ساخت یک نسخه تعاملی از اینترنت هستند که در آن کاربران میتوانند بازی کنند، جهانهای مجازی را کشف کنند و حتی تجارت کنند. فیسبوک زمانی این اصطلاح را رواج داده که بلافاصله به متا تغییر نام داد و نشان داد که قصد دارد دنیای مجازی همهجانبه ایجاد کند که در آن افراد میتوانند با دوستان و خانواده دور هم جمع شوند، کار کنند، یاد بگیرند، بازی کنند، خرید کنند و بسازند.
پلتفرمها با دادن فرصتی به کاربران و سرمایهگذاران برای خرید زمین از طریق ارز دیجیتال و مالکیت آن به عنوان NFT، بازاری را برای زمین دیجیتال فراهم کردهاند و از آنجایی که سرمایهگذاران به سرعت فرصتهای تجاری را شناخته و آنرا به منبع درآمدی تبدیل میکنند، انتظار میرود در کمتر از دو سال بخش عمدهای از کاربران مرفه و علاقهمندان به دنیای مجازی صاحب زمین دیجیتال در این پلتفرمها باشند.
شرکت مدیریت داراییهای کریپتو Grayscale میگوید: «متاورس در نهایت میتواند به یک فرصت تجاری یک تریلیون دلاری در سال تبدیل شود.» اوایل این هفته، تیم سوئینی، مدیرعامل Epic Games گفت که شرکت او میتواند یک فرصت چند تریلیون دلاری را پدید آورد و در پاسخ به این سوال که آیا متاورس میتواند به یک بازار چند تریلیون دلاری تبدیل شود، پاسخ داد که بله این این اتفاق خواهد افتاد.
یک زمین دیجیتال 4.3 میلیون دلاری
به گزارش وال استریت ژورنال، شرکت Republic Realm، شرکتی که املاک دیجیتالی خریداری میکند و آنرا به فضای مسکونی مجازی تبدیل میکند تا علاقهمندان اقدام به خرید یا اجرا کنند، روز سهشنبه 9 آذرماه 1400 اعلام کرد که زمینی به ارزش 4.3 میلیون دلار در Sandbox خریداری کرده است. این خرید بزرگترین فروش املاک و مستغلات مجازی بود که تا به حال انجام شده بود. جالب آنکه یک هفته قبلتر، سرمایهگذار ارزهای دیجیتال Tokens.com زمینی در Decentraland را به قیمت حدود 2.4 میلیون دلار خریداری کرد.
سباستین بورگت، یکی از بنیانگذاران و مدیرعامل Sandbox در همین ارتباط به وبسایت فورچون اعلام کرد: « تعداد مالکان املاک و مستغلات در دنیای بازیهای مبتنی بر NFT تنها در ماه نوامبر از 12000 به 16000 نفر افزایش پیدا کردهاند.» از اتفاقات جالب مرتبط با Sandbox در هفته گذشته، راهاندازی یک بازی جدید در پلتفرم این شرکت است که به تعدادی از کاربران اجازه میدهد به نسخه آلفا آن دسترسی داشته باشند. به گفته بورگت از بعدازظهر پنجشنبه 11 آذرماه 1400 حدود 65 درصد از 166464 زمین سندباکس از زمان آغاز فروش عمومی شرکت در فوریه فروخته شده است و به همین دلیل این شرکت تصمیم گرفته تا 35 درصد زمین باقیمانده را تا سال 2022 دستنخورده باقی نگه دارد.
بورگت در مورد جذابیت بالقوه این طرح برای سرمایهگذاران میگوید: «ساخت املاک و مستغلات در دنیای مجازی میتواند سودآور باشد، زیرا انجام کارها سریعتر از دنیای فیزیکی و کاربران با محدودیتهای دنیای واقعی روبرو نیستند. شکل زیر 166464 قطعه زمین فروخته شده سندباکس را نشان میدهد.
ارزش املاک مجازی
ارزش املاک مجازی، مانند املاک و مستغلات فیزیکی، اغلب تابع مکان آن ملک در نقشه مجازی و پلتفرم مرتبط است. در دسنترالند، قطعات بر اساس منطقهای که در آن قرار دارند، ارزشگذاری میشوند. اینها شامل مناطقی برای خرید، مد و موارد این چنینی هستند.
آدیداس هم در متاورس زمین خرید
در Sandbox، هدف کاربران خرید ملک در نزدیکی زمینهایی است که حاوی تجربیات جالبی است، مانند بازیها، کنسرتهای دیجیتال یا فضاهای تفریحی که توسط کاربران شخصی یا شرکتهایی مانند آدیداس که اخیراً یک قطعه را خریداری کردهاند، ساخته شدهاند. به گفته بورگت، سرمایهگذاران یا کاربران معمولاً با ارز رمزنگاری شده بومی پلتفرم اقدام به خرید میکنند.
فرصتهای شغلی جدید در متاورس
بورگت میگوید: «از آنجایی که سرمایهگذاران و افراد به آزمایش پلتفرمهای متاورس ادامه میدهند، مشاغل دیگر مانند آژانسهای املاک مجازی، توسعهدهندگان و معماران به شکلی نوظهور پدید خواهند آمد که فرصتهای شغلی جدیدی را رقم خواهند زد.»
به دلیل بهرهمندی از فناوری NFT، سرمایهگذاران مالک حقوق ملکی هستند که میخرند و نه پلتفرم. این بدان معنی است که آنها میتوانند زمین خود را با ساختمانها یا جلوههای بصری جذاب توسعه دهند و آنرا برای سود بیشتر بفروشند یا در هر ساختمانی که میسازند زمین یا فضاهایی را اجاره دهند. آنها همچنین میتوانند تجربیاتی مانند برگزاری کنسرت ایجاد کنند و برای ورود از کاربران بلیط دریافت کنند.
مانند سرمایهگذاری در املاک و مستغلات فیزیکی، خرید زمین در این دنیاهای دیجیتال پرخطر است. اگر یک بازی توسط کاربران رها شود، قیمت یک طرح در یک پلتفرم متاورس ممکن است به صفر برسد.
یکی از نکات قابل تامل در این ارتباط سفتهبازی است که باعث افزایش قیمت ملک دیجیتال میشود، زیرا افرادی که زمین را مجدداً میفروشند سعی میکنند سود ببرند. اما برخی از پروژهها، مانند بازی نقشآفرینی فانتزی Mirandus توسط Gala Games که به زودی منتشر میشود، سعی میکنند از این جنبه از سرزمین دیجیتال فاصله بگیرند.
در طول سال گذشته، Mirandus بیشتر زمین دیجیتال خود را فروخت، حتی در شرایطی که بازی خود را عرضه نکرده بود. جیسون برینک، رئیس بلاکچین گالا گیمز، میگوید: «اگرچه نمیتواند مردم را از فروش مجدد بستههای Mirandus بر روی پلتفرمهای شخص ثالث یا تشکیل شرکتهای سرمایهگذاری برای خرید زمین باز دارد، اما تلاش میکند تا Mirandus را بیشتر یک بازی تا وسیلهای برای سرمایهگذاری در املاک و مستغلات تبدیل کند.»
دوقطعه زمین مجازی: 25 میلیون دلار
تنها دو بسته باقی مانده در Mirandus دو ارگ هستند که بزرگترین قطعات دارایی در بازی هستند. برینک در همین ارتباط به سایت فورچون گفت: «به دلیل اینکه ارگها نسبت به سایر مالکان قدرت بیشتری در بازی به مالکان میدهند، فقط به افرادی فروخته میشوند که شرکت معتقد است مایل به کمک به توسعه بازی هستند و از NFT به عنوان سرمایهگذاری استفاده نمیکنند. در حال حاضر، میراندوس در حال بررسی پیشنهادات مطرح شده برای خرید این دو ملک است که ارزش آنها بیش از 25 میلیون دلار است. چیزی که ما به دنبال آن نیستیم این است که فرد یا شرکتی به دنبال آن باشد تا یک NFT بخرد و بعد به سراغ NFT بعدی برود و تنها به فکر کسب سود بیشتر باشد. واقعیت این است که این دو ملک برای سرمایهگذاری سوداگرانه نیستند. اینها به این دلیل هستند که ما به دنبال ساخت یک بازی شگفتانگیز هستیم و میخواهیم شما بخشی از آن باشید.»
میتوانید زمین مجازی خود را اجاره دهید
صاحبان زمین میتوانند با اجاره زمین خود یا فروش اقلام ساخته شده در زمین سود به دست آورند، بنابراین خرید یا فروش املاک در Mirandus به معنای سرمایهگذاری پسیو نیستند که کاربران مجبور باشند برای چندین ماه سپرده خود را نگهداری کنند تا به سودآوری دست پیدا کنند.
برینک در همین ارتباط میگوید: «ما نمیتوانیم به مردم بگوییم چه کاری انجام دهند، اما روشن میکنیم که دارایی در میراندوس برای بازیکنان است. بدون بازی، دارایی شما هیچ ارزشی نخواهد داشت.»
ماینینگ ارزهای رمزگذاری شده این روزها یکی از مشاغل یا به قول برخی، صنایعی است که میتواند با استفاده از منابع پردازشی و الکتریکی، عایدی مالی برای ماینر داشته باشد. نیاز به انرژی فراوان و سیستم قدرتمند پردازشی دو عامل اصلی در استخراج رمزارزها هستند که شاید فراهم کردن آنها از عهده بسیاری خارج باشد. ولی مسلماً هکرهایی که بتوانند سرورهای شرکتی بزرگ مانند HP را هک کنند در این زمینه هیچ محدودیتی نخواهند داشت.
برای استخراج رمزارزها کافیست یک سیستم پردازشی قدرتمند داشته و به منابع انرژی الکتریکی بالا دسترسی داشته باشید. آنگاه با نصب نرمافزار استخراج و انجام عملیات پردازشی مورد نیاز، فرایند استخراج آغاز میشود و متناسب با توان پردازشی که سیستم شما داشته باشد، زمان استخراج هر واحد رمزارز، تعیین میگردد.
همین عامل که نیاز به سیستم پردازشگر قدرتمندی را مطالبه میکند خود اصلیترین چالش برای استخراج سریع رمزارزهاست. حالا تصور کنید که ماینینگ با یک دستگاه ماینر یا حتی یک سیستم قدرتمند سختافزاری، تبدیل به استفاده از سرورهای شرکتهای بزرگ شود. مسلماً سرعت استخراج به صورت چشمگیری افزایش پیدا کرده و میتوان در مدت کوتاهی، حجم گستردهتری از رمزارزها را استخراج کرد.
اما همانطور که عنوان شد، بنابر گزارشهای منتشر شده در این زمینه، به تازگی یک گروه هکری در عملیاتی هکری کمنظیر، اقدام به هک برخی از سرورهای شرکت HP و استفاده از آنها برای استخراج رمزارزها مدنظر خود کرده اند. این گزارشها اعلام نمودهاند که با استفاده از ماینینگ روی سرورهای HP، هکرها موفق به استخراج رمزارهای Raptoreum به ارزش 110 هزار دلار در یک مدت کوتاه 8 روزه شدهاند.
جالب است بدانید که سرورهای HP از پردازندههای سروری قدرتمند سری AMD 9000 EPC استفاده نموده و توان قابل توجه ماینینگی معادل 400 مگاهش بر ثانیه را در اختیار هکرها قرار دادهاند.
در زمان نگارش این مطلب هیچ اعلان رسمی در مورد نام و ماهیت گروه هکری مذکور صورت نپذیرفته ولی تا به امروز چندین حمله مشابه به سرورهای Amazon، IBM و Microsoft از سوی گروههای هکری با استفاده از آسیبپذیری موسوم به Log4J صورت گرفته که احتمال میرود مورد HP نیز از همین نوع بوده باشد. این آسیبپذیری که ماه گذشته میلادی شناسایی شد به هکرها اجازه میدهد کدهای اجرایی مخرب و کنترلی خود را حتی با عدم وجود ارتباط خارجی، از راه دور روی سیستمهای محلی ذخیره داده اجرا نمایند.
تاریخچه پیدایش و استفاده از این واژه ,metavers
اصطلاح متاورس، اولین بار در سال ۱۹۹۲ توسط نیل استفنسون (Neal Stephenson)، نویسنده رمانهای علمی- تخیلی ابداع و در رمان تصادف در برف (Snow Crash) استفاده شد. متاورس دورنمایی از یک دنیای مجازی است که در دل دنیای حقیقی وجود دارد. آنچه استفنسون نزدیک به ربع قرن پیش توصیف کرد، امروزه مورد توجه بزرگان دنیای فناوری قرار گرفته است. او در بخشی از کتاب خود مینویسد: «هنگامی که 10 سال پیش، هیرو نخستین بار این مکان را دید، نرمافزار مونوریل هنوز نوشته نشده بود. او و دوستانش برای این که بتوانند به جاهای مختلف بروند، مجبور بودند نرمافزار اتومبیل و موتورسیکلت بنویسند. آنها نرمافزارهای خود را بیرون میبردند و در بیابان سیاهی در شبِ الکترونیکی، با هم مسابقه میدادند.»
متاورس چیست؟
متاورس از دو بخش متا (Meta) و ورس (Verse) تشکیل شده است؛ متا یعنی «ماورا» و ورس هم یک اشتقاق معکوس از کلمه Universe است. در نتیجه متاورس یعنی دنیایی ماورایِ دنیای حقیقی ما. متاورس یک مفهوم گسترده است؛ ولی عموماً به یک دنیای مجازی و سه بعدی گرفته میشود که افراد مختلف میتوانند از طریق اینترنت به آن متصل شده و با یکدیگر تعامل داشته باشند. متیو بال، سرمایهگذار و رئیس سابق استراتژی در آمازون استودیوز، متاورس را با هفت ویژگی توصیف کرده است: متاورس همیشه فعال و «روشن» است؛ بهصورت زنده و در زمان واقعی تجربه میشود؛ میتواند میزبان هر اندازه مخاطب باشد؛ دارای اقتصادی کاملا پویا و مختص به خود است؛ در سراسر پلتفرمها و دنیاهای دیجیتال و فیزیکی گسترده شده است؛ امکان انتقال داراییهای دیجیتال در سراسر این پلتفرمها وجود دارد؛ تجربیات و محتوای آن توسط کاربران و شرکتهای بزرگ ایجاد میشود.
به عبارت دیگر، متاورس شبکهای بسیار گسترده از محیطهای مجازی همیشه فعال است که در آن افراد میتوانند در قالب آواتار یا به کمک عینکهای واقعیت افزوده با یکدیگر و اشیا دیجیتال اطراف خود تعامل داشته باشند؛ یعنی ترکیبی از واقعیت مجازی همهجانبه، بازی نقشآفرینی آنلاین چندنفره و وبگردی. در ارتباط با متاورس چند پرسش کلیدی وجود دارد. اول آنکه چگونه میتوان به متاورس دسترسی داشت؟ دسترسی به متاورس محدود به ساخت یک شخصیت است، اما با پیشرفت آن احتمالاً داشتن عینک واقعیت مجازی یا سختافزارهای ویژه ضروری خواهد بود. آیا متاورس یک نرمافزار است؟ خیر؛ متاورس یک مفهوم است. وقتی میگوییم به متاورس وارد شویم، یعنی از یکی از جنبههای آن استفاده کنیم. در متاورس چه کارهایی میتوان انجام داد؟ متاورس یک جهان مجازی با پتانسیلهای نامحدود است؛ یعنی اگر تمام مفاهیم متاورس عملیاتی شود، شما میتوانید یک شخصیت مجازی با ابتکار عملی بینهایت داشته باشید. مشهورترین پلتفرمهای متاورس چیست؟ در حال حاضر سندباکس، دیسنترالند و اکسی اینفینیتی بزرگترین پلتفرمهایی هستند که در بحث متاورس فعالیت میکنند. آیا برای ورود به متاورس هزینهای باید پرداخت شود؟ جواب این سؤال بسته به پلتفرمی است که از آن استفاده میکنید؛ مثلاً برای ورود به اکسی اینفینیتی شما باید سه اکسی (جانور داخل بازی) که در حال حاضر قیمتی بالاتر از ۱۰۰ دلار دارد، بخرید.
البته دسته بندیهای دیگری هم در رابطه با متاورس وجود دارد که راف کاستر (Raph Koster)، آنها را ارائه میکند و در آن دنیاهای آنلاین، فرضیه چندجهانی و متاورسها را از یکدیگر متمایز کرده است. از دیدگاه کاستر دنیاهای آنلاین فضاهای دیجیتالی هستند (از فضاهای سرگرم کننده سهبعدی بسیار جذاب گرفته تا فضاهایی که بر پایه متن ایجاد شدهاند). فرضیه چندجهانی در حقیقت به چند دنیای متفاوت از یکدیگر اشاره میکنند که با یک شبکه به یکدیگر متصل شدند و ساختار و قوانین آنها یکسان نیست. در نهایت از نظر کاستر متاورس در حقیقت چند جهان ترکیب شده با یکدیگر است که بیشتر با دنیای واقعی تعامل دارند و در آنها عناصر مجازی و حقیقی مثل واقعیت مجازی، اتاقهای پرو مجازی برای مغازههای واقعی و حتی اپلیکیشنهایی مانند گوگل مپس با یکدیگر ترکیب شدهاند.
همان گونه که اشاره شد، متاورس Metaverse واژهای ترکیبی متشکل از meta به معنی فراتر و universe به معنی جهان است و میتوان آن را فراتر از جهان ترجمه کرد. این اصطلاح برای اولین بار در کتاب علمیتخیلی سقوط برفی (Snow Crash) نوشته نیل استفنسون در سال ۱۹۹۲ به کار برده شد. این نویسنده آمریکایی از واژه متاورس برای توصیف نوعی دنیای مجازی استفاده کرده بود که در آن قهرمان داستان در قالب آواتار خود با دیگران معاشرت میکند، خرید میکند و حتی دشمنان دنیای واقعی خود را شکست میدهد. البته خود مفهوم دنیایی شبیه متاورس پیش از این کتاب، در سال ۱۹۸۴ و با رمان سایبرپانکی نیورومنسر (Neuromancer) نوشته ویلیام گیبسون به شهرت رسیده بود.
وقتی چراغها را روشن میکنیم یا در یخچال را باز میکنیم، میدانیم که این برق است که آنها را به کار میاندازد، اما معمولا به طرز کار آن فکر نمیکنیم. به همین ترتیب، هوش مصنوعی، حسگرها و ارتباطات بین ربات با دستگاه جریان برقی خواهند بود که متاورس را به کار میاندازند. در آیندهای دور یا شاید نزدیکتر از آنچه تصور میکنیم، دنیای فیزیکی ما به حجم بینهایت عظیمی از داده تبدیل میشود که میتوان آنها را با کامپیوتر پردازش کرد، رویشان کلیک کرد یا در میان آنها قدم برداشت و مثل سرچ گوگل، جستجو کرد. در این دنیا رابطها و روشهای جدیدی برای حرکت و ایجاد محتوا وجود خواهد داشت و ما واژهها و حتی معماری جدیدی برای میزبانی از نسخه دیجیتال خود و دنیای دیجیتال اطرافمان ایجاد خواهیم کرد. این همگرایی جدید بین دنیای دیجیتال و دنیای فیزیکی مبتنی بر اینترنت 5G و 6G، رایانش کوانتومی و پردازندههای گرافنی است و نگاه ما به این دنیا از درون لنزهای عینکهای واقعیت مجازیمان خواهد بود. چه تفاوتی میان متاورس و واقعیت مجازی وجود دارد؟ از مهم ترین تفاوت ها به موارد زیر باید اشاره کرد:
واقعیت مجازی تعریف مشخصی دارد، اما متاورس اینگونه نیست: مهمترین تفاوت بین آنها به تعریف این دو برمیگردد. در حال حاضر ماهیت واقعیت مجازی به طور کامل مشخص شده ولی برای متاورس هنوز ابهامات زیادی وجود دارد. مارک زاکربرگ میگوید: «متاورس یک اینترنت تجسم یافته است که به جای اینکه فقط محتوا را تماشا کنید، میتوانید درون آن قرار بگیرید». اما در بیانیهی مایکروسافت، متاورس طور دیگری توصیف شده است. چنین توصیفاتی بسیار مبهم و کلی هستند و به نظر میرسد حتی خود این شرکتها هم تعریف کاملی از این مفهوم ندارند. مدیران فیسبوک میگویند که به دلیل تمرکز بر متاورس، نام آن را تغییر دادهاند، اما میدانیم که برند این شرکت طی چند سال گذشته با مشکلات زیادی روبهرو شده و بدون شک همین موضوع نقش مهمی در ریبرند این شرکت داشته است.
متاصاحب هیچ کدام از این دو فناوری نیست: متا مالک شرکت Oculus Rift است که نقش مهمی در توسعهی واقعیت مجازی ایفا میکند. اما در عین حال، فقط یکی از بازیگران مهم این حوزه محسوب میشود. همین موضوع برای حوزهی متاورس هم صدق میکند و مثلا مایکروسافت مدتی قبل از پلتفرم Mesh رونمایی کرد که ترکیبی از واقعیت مجازی و افزوده را ارائه میدهد. همچنین متا در بیانیهی خود خاطرنشان کرده که آنها خود را سازندهی بخشی از متاورس میبینند و قرار نیست خالق کل این جهان باشند. به همین خاطر مانند واقعیت مجازی، متاورس هم بسیار بزرگتر از یک شرکت خواهد بود.
متاورس یک دنیای مجازی مشترک است: متاورس فضای مجازی مشترکی است که کاربران از طریق اینترنت میتوانند به آن دسترسی داشته باشند. چنین کاری را همین حالا هدستهای واقعیت مجازی هم انجام میدهند. همچنین در این فضا کاربران قادر به خرید و فروش و همچنین خلق محیطها و آیتمهای جدید خواهند بود. اما تفاوت اصلی بین آنها به وسعت این جهان برمیگردد و در حال حاضر دنیاهای واقعیت مجازی بسیار کوچک هستند ولی در متاورس با جهان بسیار وسیعتری سروکار داریم.
دسترسی به متاورس از طریق واقعیت مجازی: اگرچه برای دسترسی به متاورس استفاده از هدستهای واقعیت مجازی اجباری نیست، اما به نظر میرسد بخش بزرگی از آن فقط از طرق هدست در دسترس خواهد بود. این یعنی احتمالا مرز بین گشتوگذار در وب و استفاده از واقعیت مجازی کمرنگ خواهد شد. به همین خاطر به جای استفاده از گوشیهای هوشمند، احتمالا در آیندهی نهچندان دور بسیاری از کارها با هدستها انجام خواهد شد.
پتانسیل متاورس بسیار بزرگتر از واقعیت مجازی است: با وجود اینکه واقعیت مجازی نقش مهمی در متاورس ایفا میکند، اما کاربران از طریق افزوده و تمام گجتهای متصل به اینترنت هم میتوانند از متاورس تا حدی بهره ببرند. در حال حاضر واقعیت مجازی برای کارهایی مانند آموزش و رواندرمانی و دیگر کارها استفاده میشود اما همچنان مهمترین کارکرد آن در حوزهی سرگرمی است. متاورس حداقل از نظر مقیاس، شبیه به نسخه بهبودیافته اینترنت است. انتظار میرود متاورس نوع کار کردن افراد، دسترسی به شبکههای اجتماعی و حتی گشتوگذار در وب را تغییر دهد. این یعنی اگرچه در حال حاضر اکثریت کاربران واقعیت مجازی را نادیده گرفتهاند، ولی احتمالا برای متاورس نادیده گرفتن آن کار بسیار سختی خواهد بود..
متاورس بر پایه چه فناوری هایی ساخته شده است؟
وقتی درباره متاورس صحبت میکنیم، مهم است با سه مفهوم کلیدی آن نیز آشنا شویم: حضور (presence)، تعاملپذیری (interoperability) و استاندارسازی (standardization). حضور به معنای احساس بودن در فضای مجازی بهطور واقعی و ملموس و در کنار افراد دیگر. نتایج چندین دهه تحقیق نشان داده است که کیفیت تعاملات آنلاین با ایجاد حس حضور واقعی در این فضا بهبود پیدا میکند. این حس حضور هم از طریق تکنولوژیهای واقعیت مجازی مانند نمایشگرهایی که روی سر قرار میگیرند، ایجاد میشود.
دومین مفهوم کلیدی دوم که متاورس را از تجربه کنونی ما از اینترنت متفاوت میکند، تعاملپذیری است. تعاملپذیری به این معنا است که ما در متاورس میتوانیم از مقصدی به مقصد دیگر سفر کنیم، درحالیکه تمام داراییهای دیجیتال خود از جمله آواتار و آیتمهای مجازی جمعآوریشده را به همراه داریم. مثلاً میتوانید پوسته تفنگی را که در بازی کانتر استرایک خریدهاید، در بازی فورتنایت استفاده کنید یا از طریق فیسبوک به دوستانتان هدیه بدهید. یا مثلاً میتوانید خودرویی را که در بازی راکت لیگ یا حتی وبسایت پورشه طراحی کردهاید، در بازی روبلاکس برانید.
سومین مفهوم استاندارسازی است که قابلیت تعاملپذیری بین پلتفرمها و سرویسها را در سراسر متاورس ممکن میکند. استانداردهایی که برای متاورس در نظر گرفته میشود، استفاده گسترده از آن را در سراسر دنیا امکانپذیر میکند. سازمانهای بینالمللی نظیر گروه تعاملپذیری متاورس باز این استانداردها را تعریف میکنند.
کلام آخر
متاورس یک جهان مجازی است که کاربران میتوانند شخصیت موردعلاقه خود را در آن بسازند و درست مانند زندگی واقعی، در آنجا زندگی کنند. با ورود نامهای بزرگی مثل متا (فیسبوک) به این حوزه، باید منتظر نفوذ بیش از پیش متاورس در زندگی روزمره خود باشیم. با پیشرفت متاورس بسیاری از کارهای روزمره ما مثل شرکت در کلاسها، خرید و سفر دگرگون میشود و جنبههایی کاملاً متفاوت با زندگی فعلی به آن اضافه خواهد شد.
شرکت پیشران صنعت ویرا با اساس نامه اتوماسیون صنعتی و کنترل ابزار دقیق و ساخت تابلوهای برق فشار قوی و ضعیف از سال 92 تاسیس گشت و ازهمان ابتدا در حوزه کاربرد ابزار دقیق در bms و سپس تولید و ساخت آنها قدم نهاد و در ادامه مسیر توانست با اتکا به تجربیات چندین ساله و استخدام نیروهای متخصص برق عملا جزو شرکتهایی باشد که محصولات قابل اتکایی با عناوین مانیتورینگ شرایط محیطی اتاق سرور -کنترلرهای دمای دیتا سنتر -دیتالاگرهای سردخانه و انبار -هشدار دهنده های دمای یخچال و فریزر و شمارشگرهای نمایشگاهی و فروشگاهی و تابلوهای برق متنوع با کاربردهای مختلف روانه بازار نماید در حال حاضر سیستمهای کنترل دما و رطوبت اتاق سرور این شرکت تنها سیستم مبتنی بر سخت افزار صنعتی plc-hmi در ایران است.