مدیر موسسه آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا گفته که واکسن روسیه برای مبارزه با ویروس کرونا کاملاً موثر است.
به گزارش تابناک به نقل از فارس، «آنتونی فاوچی»، مدیر موسسه آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا گفت که دادههای مربوط به واکسن روسی «اسپوتنیکوی» او را به این باور رسانده که این واکسن برای پیشگیری از ویروس کرونا «کاملا موثر» است.
فاوچی درباره واکسن اسپوتیک وی گفت: «من برخی از گزارشها را بررسی کردهام. این واکسن، خوب به نظر میرسد.»
این در حالی است که وزارت بهداشت و خدمات انسانی در گزارش سالانه خود که در ماه ژانویه منتشر شد اعلام کرد روسیه را به تلاش برای توسعه نفوذش در قارههای آمریکا متهم کرد و گفت در صدد است برزیل را از صدور مجوز برای این واکسن منصرف کند.
فاوچی گفت فرصت بررسی واکسن ساخت چین را نداشته، اما این واکسن هم ممکن است همانند واکسن روسیه موثر باشد.
او اضافه کرد: «اما معتقدم که واکسن روسی، کاملاً موثر است.»
فاوچی چند ماه پیش گفته بود درباره کارآمدی واکسن روسیه تردید دارد. او مدعی شده بود دولت روسیه مجوز این واکسن را سریع صادر کرده است.
او در مصاحبه باای بیسی نیوز در آن زمان گفت: «من امیدوارم که روسها اثبات کرده باشند که این واکسن ایمن و کارآمد است. من به شدت در اینکه آنها این کار را کرده باشند تردید دارم.»
حدود دو هفته پیش حساب توییتری واکسن اسپوتنیک وی روسیه اعلام کرد کرد این واکسن با پیشی گرفتن از واکسن «فایزر»، از لحاظ کسب تأییدیه در کشورهای مختلف در جایگاه دوم قرار گرفته است.
در حال حاضر ۴۵ کشور جهان استفاده از واکسن روسی اسپوتنیک را مورد تایید قرار دادهاند. واکسن آسترازنکا که مورد تایید ۴۹ کشور جهان قرار گرفته در جایگاه نخست قرار دارد.
واکسن فایزر مورد تایید ۴۳ کشور قرار داشته و واکسن مودرنا نیز توسط ۱۹ کشور جهان تایید شده است.
محققان پیشتر اعلام کردند که نتایج آزمایشهای واکسن روسی اسپوتنیک وی نشان میدهد که این واکسن در مقابل جهشهای ویروس کرونا نتایج عالی ایجاد کرده است.
«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه پیشتر دستور داده بود تا تاثیرگذاری واکسنهای ساخت روسیه در برابر گونههای جدید ویروس کرونا مورد بازبینی قرار بگیرد.
«دنیس لوگونوف» معاون مرکز گامالیا که تولیدکننده واکسن اسپوتنیک است، گفت: «مطالعه اخیری که توسط مرکز گاملیا در روسیه انجام شده نشان میدهد که واکسیناسیون مجدد با واکسن اسپوتنیک V در برابر جهشهای جدید ویروس کرونا از جمله گونههای انگلیسی و آفریقای جنوبی، بسیار خوب عمل کرده است».
نتایج این آزمایش به زودی منتشر خواهد شد، اما این نخستین نشانه از عملکرد واکسن روسی در برابر گونههای جدید ویروس کرونا بوده است. جزئیات بیشتر درباره این موضوع هنوز منتشر نشده است.
نتایج پژوهشی که در ماه فوریه در مجله معتبر پزشکی لانست منتشر شد نشان میدهد واکسن اسپوتنیک وی از کارآمدی ۹۱ درصدی در مبارزه با کرونا برخوردار است.
کرونای جدید یکی از ۷ نوع ویروس شناخته شده «کرونا» است که باعث ایجاد بیماری در انسان میشود. ۴ گونه از این نوع ویروسها علائمی شبیه سرماخوردگی خفیف ایجاد میکنند و سه گونه دیگر باعث ایجاد بیماریهای حاد تنفسی میشوند که در مواردی به مرگ منجر میشود.
سازمان جهانی بهداشت بعد از ابتلای بیش از ۱۲۱ هزار نفر در سراسر جهان به این بیماری آن را «همهگیر جهانی» اعلام کرد.
مطالب مرتبط
جدول و زمانبندی واکسیناسیون نوزادان
کامل ترین سامانه کنترل زنجیره سرد واکسن
برنامه واکسیناسیون دامها و واکسن آنها
زنجیره سرد واکسن اسپوتنیک وی کرونا ویروس
جدول تغییرات دمای انکوباتور پزشکی
جدول تغییرات هدایت الکتریکی آب دیونیزه
واکسن کرونا چقدر در شیوع و مرگ کمتر موثر است؟
آنهایی که قبلا مبتلا شده اند چقدر واکسن میزنند
نویسنده: Guy Raz مترجم: مهدی نیکوئی /برگرفته از کتاب: چگونه این (کسبوکار) را ساختم زمانی که رقابت در یک صنعت خاص شدید میشود یا شرکتی سلطه خود را بر بازار تثبیت کرده باشد، کسبوکارهای نوپا به راحتی قادر به ورود به بازار آنها نخواهند بود. در این شرایط، یکی از هوشمندانهترین استراتژیهای ورود، پیدا کردن یک بازار گوشهای خالی و سودده است. بهعنوان مثال، ممکن است کسبوکار جدید متوجه شود که گروهی از مشتریان خواستار محصولی متفاوت هستند و حاضرند برای آن پول بیشتری بپردازند؛ محصولی که تولید آن به دلیل کوچک بودن بازارش برای شرکتهای بزرگ صرفه اقتصادی ندارد. این بازار کوچکتر برای کسبوکارهای نوپا خالی از رقیب است و میتوانند خودشان تبدیل به رهبر آن شوند. اما راهکاری که مانوج بارگاوا، بنیانگذار شرکت آمریکایی نوشیدنی انرژی ۵ ساعته (۵-hour Energy) در پیش گرفت، تولید یک محصول کوچک بهجای تمرکز بر یک بازار کوچک بود.
اوایل سال ۲۰۰۳، بارگاوا که چند سالی از بازنشستگی در کسبوکار محصولات پلاستیکیاش میگذشت، یک فرصت سرمایهگذاری جدید میخواست. او با حضور در یک نمایشگاه محصولات غذایی طبیعی در خارج از لسآنجلس بهدنبال خرید یا مجوز تولید یک محصول باپتانسیل میگشت تا از درآمدهای فروش آن بهرهمند شود. در بازدید از نمایشگاه، با غرفهای مواجه شد که یک نوشیدنی انرژیزای جدید ۵۰۰ میلیلیتری تولید کرده بود. وجه تمایز این نوشیدنی جدید، اثرگذاری طولانیتر آن نسبت به محصولات موجود در بازار بود. بارگاوا که با این نوشیدنی، خستگی چندین ساعت جلسه و گفتوگو از تنش بیرون رفته بود و میتوانست به ادامه بازدیدش از نمایشگاه بپردازد، با خود فکر کرد: «شگفتانگیز است. میتوانم همین محصول را بفروشم.» سازندگان آن نوشیدنی مخالف بودند. همه آنها افرادی علمی با مدرک دکترا بودند و کارآفرین هندی ما برایشان «فقط یک تاجر ناچیز» به حساب میآمد. آنها از فروش اختراع خود یا حتی مجوز استفاده از فرمول تولیدیشان امتناع کردند. بارگاوا تصمیم گرفت نوشیدنی انرژیزای خودش را تولید کند.
او برایم توضیح داد: «نگاهی به برچسب محصول آنها انداختم و با خودم گفتم من میتوانم بهتر از این را تولید کنم. مگر چقدر سخت است؟» او با کمک دانشمندان شرکتی که دقیقا برای یافتن اختراعاتی مانند این مورد ایجاد کرده بود، ظرف چند ماه توانست به یک فرمول مشابه برای نوشیدنیهای انرژیزا برسد. اما مشخص شد که این اختراع، سادهترین بخش کار بوده است. سختترین فرآیند، عرضه آن در فروشگاهها بود. بارگاوا با خود فکر کرد: «اگر من یک نوشیدنی جدید تولید کنم، باید بر سر فضایی در یخچال فروشگاهها با نوشیدنیهای انرژیزای ردبول و مانستر بجنگم. همچنین باید با کوکاکولا، پپسی و ماءالشعیرها هم رقابت کنم. قطعا شکست خواهم خورد.»
شکست او به این دلیل حتمی بود که باید برای فضایی محدود در یخچال فروشگاهها رقابت میکرد. او درگیر رقابتی میشد که نهتنها تولیدکنندگان بازار گوشهای او بلکه تمام صنعت نوشیدنی در آن حضور داشتند. برخی از این رقبا، از بزرگترین شرکتهای جهان به شمار میرفتند. اگر شما مدیر یا مالک یک فروشگاه بودید، حاضر میشدید که قفسه نوشابههای رژیمی یا ماءالشعیرها را خالی کنید و بهجای آن یک نوشیدنی انرژیزای جدید بچینید که هیچکس نامش را نشنیده بود؟ (این موضوع را هم در نظر بگیرید که در سال ۲۰۰۳ هنوز بازار فروش نوشیدنیهای انرژیزا رونق نگرفته بود و دو شرکت بزرگ ردبول و مانستر همان بازار محدود را قبضه کرده بودند.) حتی اگر هم فضایی به محصول بارگاوا میدادید، بلافاصله با مخالفت غولهای بازار مواجه میشدید که به روشهای مختلف مثل حذف تخفیفها یا تحریم کردنتان شما را از تصمیمتان برمیگرداندند.
اینها موانع ورودی بود که بارگاوا متوجهشان شده بود. اگر او میخواست وارد بازار شود، باید راه دیگری پیدا میکرد. نکتهای به ذهنش رسید: «اگر من خسته باشم، چرا باید تشنه هم باشم؟» منظور او این بود که آیا واقعا برای احیای انرژی لازم است ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیلیتر از نوشیدنیهای بیش از اندازه شیرین موجود را خورد؟ از نگاه بارگاوا، مانند آن بود که شرکتهای داروسازی، قرصهای خود را در بستههای نیمکیلویی به بازار بفرستند. با خودش فکر کرد: «من بهدنبال اثرگذاری سریع هستم. نمیخواهم آن همه محصول خود را فشرده سازد و به جای ۵۰۰ میلیلیتر آن را در شاتهای ۵۵ میلیلیتر عرضه کند.
به سرعت همه چیز عوض شد. در کمتر از ۶ ماه، او یک طراح برای برچسبی متفاوت پیدا کرد و یک بطریساز هم از تواناییاش برای تولید بطریهای ۵۵ میلیلیتری خبر داد. بارگاوا راه فرار از رقابت را یافته بود. محصول او با نام انرژی ۵ساعته یک نوشیدنی نبود که ردبول و مانستر را به واکنش برانگیزد. همچنین با اندازه کوچک ۵۵ میلیلیتری، نیاز به نگهداری در یخچال یا خالی کردن فضایی بزرگ در قفسه فروشگاهها نبود. بهترین مکان برای آن، در باجه صندوق و کنار شکلاتها و سایر تنقلات کوچک بود. در این صورت، مشتریان فروشگاهها هم بیشتر آن را میدیدند و در توقف هنگام پرداخت، نظرشان جلب میشد.
بارگاوا میگوید: «به وضوح جای محصول ما کنار صندوق فروشگاهها بود؛ چراکه به جای یک نوشیدنی، عملا ویتامینهای مورد نیاز مغز را عرضه میکردیم.» در سال ۲۰۰۴، جیانسی (GNC) بزرگترین فروشگاه زنجیرهای ویتامین آمریکا تصمیم گرفت این محصول را در هزار شعبه خود عرضه کند. فرصت فوقالعادهای برای بارگاوا و محصولش بود. در جیانسی خبری از رقابت نوشیدنیها نبود و محصول جدید به نوعی مولتیویتامین محسوب میشد. از طرفی توزیع آن هم راحتتر از عرضه در تمام فروشگاههای غذایی بود. برای جیانسی هم این مزیت را داشت که مشتریان مجبور به مراجعه به شعبههای آن میشدند.
هفته نخست عرضه، فقط ۲۰۰ بطری از محصول به فروش رفت که به اعتراف بارگاوا وحشتناک بود. اما صبر او، تولیدکنندگان و فروشندگان باعث شد که ۶ ماه بعد، فروش هفتگی به ۱۰ هزار بطری برسد. از آن زمان، اوضاع به کام انرژی ۵ ساعته شد و ۹۳ درصد از بازار نوشیدنیهای انرژیزا را در دست گرفت. سلطه آن بر بازار فقط در برههای کوتاه به ۶۷ درصد کاهش یافت که تمام رقبا (کوکاکولا، پپسی، مانستر و ردبول) محصول مشابه ۵۵ میلیگرمی خود را تولید کردند ولی شکست خوردند.
جویی روبن: دانشآموزی که صاحب یک شرکت مشاوره دیجیتال است
نویسنده: Dan Bova مترجم: مریم مرادخانی منبع: Entrepreneur «جویی روبن» دانشآموز سال آخر دبیرستان در حومه شیکاگو است. او هجده سال دارد. درحالیکه خیلی از بچههای هم سن و سال او شغلهای پارهوقت دارند، او صاحب یک شرکت مشاوره رسانههای اجتماعی است که با شرکتهای بزرگی مثل Fashion Nova و پایگاه خبر ورزشی Lines کار میکند. او همچنین یکی از مالکان شرکتی به نام «پروژه شادمانی» است که کارش، آگاهسازی جامعه و جمع آوری کمکهای مالی برای ارتقای سلامت روان است. امسال این شرکت ۵۰ هزار دلار به سازمان «اتحاد ملی برای سلامت روانم» NAMI کمک مالی کرد. او با اینفلوئنسرهای مشهور نیز همکاری دارد. با او گفتوگویی داشتیم و از او پرسیدیم چه مسیری را طی کرده که الان توانسته است شرکت خودش را راهاندازی کند و برای کسبوکارهایی که میخواهند ردپای خود را در شبکههای اجتماعی گسترش دهند، چه توصیههایی دارد.
جویی روبن: دانشآموزی که صاحب یک شرکت مشاوره دیجیتال است
شرکت شما چه خدماتی ارائه میکند؟
هر بار که بهعنوان مشاور استخدام میشوم، نقشم، بسته به نیاز هر شرکت، کمی تغییر میکند. مثلا در رسانه ورزشیای که اخیرا با آنها کار میکنم، وظیفهام این است که نام کاربری مورد نظرشان در تمام شبکههای اجتماعی را برایشان انتخاب کنم و اگر نام کاربری قبلا توسط فرد دیگر انتخاب شده است، با صاحب آن اکانت مذاکره کنم. وظیفه دیگر من، جذب مخاطب آنلاین است. در مورد شرکتهایی مثل پروژه شادمانی، تمرکز اصلیام روی بازاریابی از طریق اینفلوئنسرها، تولید محتوا و مدیریت خدمات شبکه اجتماعی، مثل جذب فالوور است.
چطور در رسانههای اجتماعی بهعنوان یک منبع کسب درآمد شروع به کار کردی؟ کی فهمیدی که این کار، فقط جنبه سرگرمی ندارد و میتواند پولساز باشد؟
وقتی کلاس هشتم بودم، با دوستانم، هر کدام یک اکانت اینستاگرام با محتوای میم (meme) ساختیم که ببینیم چه کسی فالوورهای بیشتری جذب میکند. طی دو ماه، تعداد فالوورهای من به حدود ۴۰ هزار نفر رسید. یواش یواش پیامهایی در دایرکتم دریافت کردم که میخواستند به من تبلیغات بدهند. از لباس تا موزیک. به چند تا از آنها جواب دادم. در اینترنت کلی تحقیق کردم که ببینم چقدر باید از آنها پول بگیرم. بابت هر تبلیغ ۳۰ دلار گرفتم. برای یک دانشآموز، این انگیزه ایجاد میکرد. همین باعث شد چشمهایم به فرصتهای بیانتهایی که در شبکههای اجتماعی هست، باز شود.
میتوانی مدل درآمدزایی در شبکههای اجتماعی را برایمان ترسیم کنی؟
سال ۲۰۱۸، تعداد فالوورهایم به بیش از یک میلیون نفر رسید. شروع کردم به گرفتن تبلیغات بیشتر و پول بیشتر. هر هفته دو یا سه تبلیغ پست میکردم و از ۱۵۰ تا ۳۰۰ دلار بابت هر پست میگرفتم. هیچ الگوریتم مشخصی وجود ندارد که بگوید هرکس چقدر باید بابت تبلیغات بگیرد. بیشتر به فاکتورهایی مثل نرخ مشارکت، نوع بازار و تعداد فالوورها بستگی دارد.
چه بر سر پیجت آمد؟
متاسفانه در آگوست ۲۰۱۸، اکانتم هک شد و هرگز نتوانستم آن را بازیابی کنم. یک شبه شغلم را از دست دادم. حس میکردم هویتم را، بخشی از وجودم را گم کردهام. نمرههایم در مدرسه پایین آمد و زود عصبانی میشدم. یاد گرفتم که بدون شکست، موفقیت ممکن نیست. بعد از آنکه همه چیز را از دست دادم، دائم برای خودم احساس تاسف میکردم، بهجای اینکه سعی کنم چیزی را که از من گرفته شده است، پس بگیرم.
چطور دوباره به بازی برگشتی؟
ده ماه بعد از آن اتفاق و بلاتکلیفی، اپلیکیشنی به اسم تیکتاک که تازه مد شده بود توجهم را جلب کرد. بعد از کلی تحقیق فهمیدم که این اپلیکیشن، اول اسمش Musical.ly بوده که یک شرکت بزرگ آن را میخرد و میلیونها دلار خرج اپلیکیشن جدیدشان میکنند. فورا اپ را دانلود کردم. و بعد از مدت کمی، پیج میم خودم را در این اپلیکیشن راهاندازی کردم. آن روزها، کمتر کسی در تیکتاک، پیج میم داشت؛ چون پولی در آن نبود و تیکتاک مثل اینستاگرام بین مردم جا نیفتاده بود. میدانستم که مردم اگر پتانسیلهای تیکتاک را ببینند، بالاخره یک روزی از اینستاگرام به این اپ کوچ میکنند و باید از این فرصت به نفع خودم استفاده کنم. شروع کردم به گذاشتن محتواهای مختلف تا از الگوریتمش سر دربیاورم. حالا پیج اولم یک میلیون و هشتصد هزار نفر فالوور دارد. هر هفته یک یا دو پست آگهی میگذارم و بابت هر کدام، ۶۰۰ تا ۸۰۰ دلار پول میگیرم. البته میتوانم تعداد تبلیغات را بیشتر کنم؛ اما نمیخواهم با این کار، ارتباطم را با مخاطبانم از دست بدهم. یکی دیگر از راههای درآمدزایی که در بلندمدت به آن فکر میکنم این است که یک روز پیجم را بفروشم. مشتری هم دارم اما فعلا قصد فروشش را ندارم. درحالحاضر خودم روزانه در پیجم فعالیت نمیکنم. تیمی از افراد سختکوش و مورد اعتمادم را که دوستانم هستند، استخدام کردهام و تمام پیجهایم را به آنها سپردهام. اینطور میتوانم تمرکزم را بگذارم روی شغل مشاورهام.
از پروژه شادمانی برایمان بگو.
پروژه شادمانی، در واقع شرکت تولید لباس است که من و سه نفر از دوستانم تاسیس کردیم. سال ۲۰۱۷، یکی از همکلاسیهای «جیک» (یکی از موسسان شرکت)، پس از سالها دست و پنجه نرم کردن با مشکلات روانی، درگذشت. جیک میگوید هیچکس در راهروهای مدرسه از آن صحبت نمیکرد. انگار که حرف زدن از آن یک تابو بود. هدف ما در پروژه شادمانی این است که تابوی صحبت از مشکلات روانی را بشکنیم؛ چون این یکی از موانعی است که نمیگذارد این بیماران، دنبال درمان بروند. طی چند ماه گذشته من با اینفلوئنسرهای معروفی تماس گرفتهام و همه آنها برند ما و پیاممان را دوست داشتند. آنها لباسهای ما را پوشیدند و عکس خودشان را در اکانتهایشان به انتشار گذاشتند. پیج ما در اینستاگرام حالا حدود ۱۲۱هزار فالوور دارد. محتوایی که ما در این پیج میگذاریم صرفا در راستای فروش نیست. ما مثبتاندیشی را ترویج میکنیم و نکات و توصیهها و آمارهای مربوط به مشکلات روانی را نیز در اختیار مخاطبها قرار میدهیم. مردم صرفا به خاطر خرید لباس ما را دنبال نمیکنند. جنبه روانی آن نیز تاثیر دارد.
برای کسی که میخواهد وارد صنعت شبکه اجتماعی شود، چه توصیهای داری؟
اولا، تحقیق کردن تا یک جایی میتواند کمک کند. از طریق آزمون و خطا و اشتباهات است که میتوانی دانش به دست بیاوری. من صدها بار شکست خوردهام و هر شکستی، یک درس ارزشمند به من داده است.
دوما، از هزینه کردن در کوتاهمدت نترسید، اگر میدانید که در بلندمدت به سودآوری منجر خواهد شد. قبلا، چند شرکت پیشنهاد دادند که در ازای یک مبلغ قابل توجه، با آنها قرارداد کوتاهمدت ببندم. اما من به جایش به آنها پیشنهاد دادم که یک ماه مجانی برایشان کار کنم تا ارزشم را به آنها ثابت کنم، قبل از اینکه با آنها قرارداد بلندمدت ببندم.
برگرفته از وبسایت دنیای اقتصاد
مطالب خواندنی
این روزها صحبت از «Clubhouse» کلابهاوس است، شبکه اجتماعی جدیدی که ارتباط کاربران با هم در آن فقط مبتنی بر صدا است و بر خلاف دیگر شبکههای اجتماعی که تعامل کاربران با هم مبتنی بر متن و تصویر است، در کلابهاوس نمیتوان کامنتی نوشت یا پیغامی برای کاربری ارسال کرد. این اپلیکیشن فضایی را ایجاد کرده که با استفاده از آن انگار در حال گوش دادن به یک کانال رادیویی یا پادکست بهصورت زنده هستید. در این اپلیکیشن یک کاربر میتواند یک اتاق مجازی ایجاد کند و با دعوت از دیگران درباره موضوع مشخصی گفتوگو کند یا کاربران میتوانند به اتاقهای ایجاد شده توسط دیگر کاربران بپیوندند و در گفتوگو مشارکت کنند. این نکته را هم باید درنظر گرفت که تعداد مشخصی از افراد در حال گفتوگو هستند و برای مشارکت در بحث باید دستتان را بالا بگیرید تا در نوبت صحبت کردن قرار بگیرید.
توجه کنید که کلابهاوس فعلا در دسترس کاربران اپل است و همانطور که در یادداشت قبلی اشاره کردم کاربران تنها با دریافت دعوتنامه از یکی از کاربران عضو در کلابهاوس میتوانند از این اپلیکیشن استفاده کنند. اما نسخه غیررسمی کلابهاوس برای کاربران اندرویدی در حال دست به دست شدن است. ابتدای کار با این نسخه غیررسمی به شما این هشدار نمایش داده میشود که «این نسخه غیررسمی است و ممکن است کلابهاوس حساب کاربری شما را ببندد و مسوولیتش با خود شماست!» همینجا توصیه میکنم که از نسخه غیررسمی هیچ اپلیکیشنی استفاده نکنید. در ادامه به چالشهایی درباره کلاب هاوس میپردازم که اطلاع از این موارد در کنار جنبههای مثبت آنکه در یادداشت قبلی به آنها اشاره شد میتواند دید کاملی در استفاده مناسب از این اپلیکیشن در راستای اهداف یک برنامه روابط عمومی ارائه کند.
اتاقها در کلابهاوس یک یا چند مدیر دارند که عملا فرصت گفتوگو را کنترل میکنند. کلابهاوس پلتفرمی است برای گفتن و شنیدن اما وسوسه جلوی میکروفن قرار گرفتن ممکن است دردسرساز شود. علاوهبراین ممکن است مدیر یک اتاق که از قضا سخنگوی یک سازمان، مدیرعامل یا... باشد توسط یک کاربر به چالش کشیده شود و موضوع شخصی شود. تصور کنید چند خبرنگار هم در این اتاق حضور داشته باشند. همین کافی است تا یک بحران ارتباطی شکل بگیرد. بهصورت کلی واحد روابط عمومی هر سازمانی برای استفاده ار کلابهاوس باید مستندها و دستورالعملهای لازم را آماده کند و در اختیار سخنگوهای سازمان خود که قرار است در اتاقهای کلابهاوس صحبت کنند قرار دهد. هر کاربری در اتاقهای کلابهاوس ممکن است حرفی بزند که بعدا پشیمان شود. الزامی ندارد که سخنگوی یک سازمان به هر انتقادی که میتواند خصوصی مطرح شود نه در یک فضای عمومی پاسخ دهد. هر اظهار نظری میتواند بدون اطلاع گوینده ضبط شود و برای همیشه باقی بماند.
کلابهاوس به سایر حسابهای کاربری کاربران در شبکههای اجتماعی اینستاگرام و توییتر دسترسی میگیرد و این اتفاق خوبی نیست. بخش اصلی تنظیم حساب کاربری در کلابهاوس اتصال حسابهای کاربری توییتر و اینستاگرام است. اگر بحرانی در کلابهاوس دامن سخنگوی یک سازمان را بگیرد هیچ تضمینی وجود ندارد که ادامه این بحران به شبکههای اجتماعی دیگر کشیده نشود. بهنظر میرسد کلابهاوس میتواند سکوی جدیدی باشد برای شروع یک بحران که پس از ورود به شبکههای اجتماعی دیگر راه به رسانههای جریان اصلی پیدا میکند. فراموش نکنیم که در دوره cancel culture در شبکههای اجتماعی زندگی میکنیم. شرایطی که در آن وقتی رفتار شما از نظر دیگران اشتباه باشد تمام اعتبار خود را از دست میدهید و صدایتان را ساکت میکنند. چهرههای بسیاری بودهاند که حرفه و آیندهشان تحت تاثیر واکنش کاربران به آنها در شبکههای اجتماعی به کلی تحت تاثیر قرار گرفته. فرهنگی که آزادی بیان را محدود میکند و نظرات مخالف را با حمله جمعی خنثی میکند. در چنین شرایطی دشوار میشود در یک شبکه اجتماعی که مبتنی بر صدا و ابراز نظر و عقیده است به راحتی فعالیت کرد و منتظر عواقب آن نبود.
از سوی دیگر بهنظر میرسد که گفتوگوها در کلابهاوس باید خصوصی باشند اما از قرار اینطور نیست. به موارد متعددی پیش از کلابهاوس میتوان اشاره کرد که یک فایل صوتی یا یک فیلم خصوصی لو رفته است. هستند کسانی که به این شکل حریم خصوصی دیگران را نقض کنند. از سوی دیگر صداها برای رسیدگی به شکایتهای احتمالی توسط کلابهاوس ضبط میشود. همچنین این اپلیکیشن به فهرست شماره تماسهای کاربران دسترسی دارد. انتقاد دیگری که درباره کلابهاوس این روزها از آن صحبت میشود گفتوگوهایی است که مصداق نژادپرستی هستند که قطعا چالش بزرگی برای این اپلیکیشن است. «ایوان نرمین» مدیرعامل آژانس بینالمللی روابط عمومی Red Banyan معتقد است کلابهاوس بهزودی میتواند محلی برای آسیب دیدن برند کسبوکارها و برندهای شخصی شود. بهنظر میرسد همچنان باید منتظر رشد سریع کلابهاوس بود. این اپلیکیشن رشد خیرهکنندهای در سال ۲۰۲۰ داشت و طبعا بررسی دقیقتر این فضا تا ماههای آینده میتواند تصویر روشنتری برای استفاده از آن ارائه کند.
برگرفته از دنیای اقتصاد
مطالب دیگر از همین دست
جماران : دانمارک جزو نخستین کشورهایی بود که هفته گذشته پس از ارائه گزارش لخته شدن خون در برخی افراد واکسن زده، از جمله فردی که چندین لخته در بدنش ایجاد شد و ۱۰ روز پس از دریافت واکسن درگذشت، استفاده از واکسن آسترازنکا را متوقف کرد.
مرگ و آلرژی های شدید پس از تزریق واکسن کرونا!
در حالی که در سراسر دنیا واکسیناسیون علیه کرونا در جریان است، انتشار خبر مرگ کسانی که ادعا می شود در اثر دریافت واکسن جان باخته اند و یا دچار لختگی خون شده اند، باعث نگرانی هایی شده است.
واکسن کووید 19 یک مساله علمی مهم است. وضعیت همه گیری کنونی بسیار بحرانی است. برخورداری از واکسن های بیشتر برای مبارزه با کرونا از مطالبات اصلی بشر کنونی محسوب می شود. با این حال، برخی از رسانه های اصلی آمریکا و انگلیس برای قرار دادن برچسب های ژئوپلیتیک روی واکسن ها پیشگام شده اند. آنها با استفاده از تبلیغات خود برای ترویج واکسن های «فایزر» و لکه دار کردن واکسن های چینی، در موضع گیری های سیاسی با نگرش علمی نسبت به واکسن ها دخالت می کنند.
در حقیقت، تحقیق و تولید همه واکسن های کووید 19 نسبتاً عجولانه صورت گرفت. این واکسن ها باید قبل از عرضه کامل به بازار، تحت آزمایشات و راستی آزمایی بالینی بیشتری قرار می گرفتند اما همه گیری منتظر این موضوع نمی ماند و واکسن ها با سرعت بسیار بالاتری به خط مقدم مبارزه با کووید 19 راه یافتند.
و اکنون پس از تزریق آن به مردم، تازه مشخص شده که چه عوارض خطرناکی دارند. اینکه رسانه های اصلی جهان غرب چشم خود را بر مرگ شماری و لختگی خون در شماری دیگر بسته اند؛ می توان به عنوان بخشی از پذیرش آنها از این «تصور» تلقی کرد.
شماری از کشورها شامل آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، ایرلند ، هلند ، دانمارک ، نروژ، بلغارستان، استونی، لیتوانی، لوکزامبورگ، لتونی، اتریش و نیز اندونزی در آسیا در روزهای گذشته استفاده از واکسن کرونا ساخت شرکت واکسن انگلیسی-سوئدی آسترازنکا را به طور موقت متوقف کرده اند.
مقام های مسئول در این کشورها دلیل توقف روند واکسیناسیون با واکسن آسترازنکا را دریافت گزارش هایی مبنی بر ایجاد لخته خون در افرادی که یک دوز از این واکسن به آنان تزریق شده است، عنوان کرده اند.
این در حالی است که آژانس دارویی اروپا و سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده اند که داده های موجود، ارتباط واکسن آسترازنکا و لختگی خون را اثبات نمی کند و افراد باید به ایمن سازی ادامه دهند.
چه اتفاقی افتاده است؟
دانمارک جزو نخستین کشورهایی بود که هفته گذشته پس از ارائه گزارش لخته شدن خون در برخی افراد واکسن زده، از جمله فردی که چندین لخته در بدنش ایجاد شد و 10 روز پس از دریافت واکسن درگذشت، استفاده از واکسن آسترازنکا را متوقف کرد.
مقام های بهداشتی دانمارک اعلام کردند که این تعلیق، حداقل دو هفته طول می کشد تا موارد لخته خونی بررسی شوند. با این وجود آنان تأکید دارند که در حال حاضر نمی توان نتیجه گرفت میان واکسن و لخته های خون، پیوندی وجود دارد.
نروژ، ایسلند، بلغارستان، تایلند و کنگو نیز به فاصله کمی از این الگو پیروی کردند. مقام های نروژ روز شنبه اعلام کردند که چهار فرد زیر 50 سال که واکسن آسترازنکا به آنان تزریق شده، پلاکت خونشان به طور غیرمعمول کاهش داشته است؛ حالتی که می تواند منجر به خونریزی شدید شود.
ایرلند و هلند نیز روز یکشنبه اعلام کردند که آنها نیز استفاده از واکسن آسترازنکا را به طور موقت متوقف کرده اند. مقام های هلند مانند سایر کشورها گفته اند که تعلیق واکسن آسترازنکا کاملاً پیشگیرانه است.
شرکت آسترازنکا در پاسخ به تعلیق استفاده از واکسن ساخت این شرکت در برخی کشورها اعلام کرد که اطلاعات مربوط به 17 میلیون نفری که در سراسر اروپا واکسن آسترازنکا را دریافت کرده اند، به دقت بررسی کرده است. بر اساس گزارش شرکت آسترازنکا «هیچ شواهدی از افزایش خطر لخته شدن خون در هر گروه سنی یا جنسیتی در هیچ کشوری وجود ندارد.»
چرا واکسیناسیون متوقف شده است؟
در پی استفاده گسترده از انواع واکسن ها، دانشمندان انتظار دارند برخی موارد جدی عوارض جانبی و مرگ و میر گزارش شود، فقط به این دلیل که با تزریق واکسن به میلیون ها نفر، عوارض در یک گروه بسیار بزرگ به طور تصادفی رخ میدهد.
در نهایت اکثریت قریب به اتفاق این گزارشها به واکسن ها مربوط نیستند، اما از آنجا که واکسنهای کرونا هنوز در مرحله آزمایشی هستند، دانشمندان باید هر احتمالی را که ممکن است عوارض جانبی پیش بینی نشده داشته باشد بررسی کنند. این تزریقات بالینی تلقی می شود زیرا این واکسنها سال گذشته تولید شده اند و اطلاعات کافی از مصرف طولانی مدت آنها وجود ندارد.
آیا این نگرانی درباره سایر واکسن های کرونا هم وجود دارد؟
آژانس دارویی اروپا در حال بررسی این موضوع است که آیا واکسن های مدرنا، فایزر و آسترازنکا ممکن است باعث ایجاد سطح پایین پلاکت خون در برخی بیماران شود؟ حالتی که می تواند منجر به کبودی و خونریزی شود.
واکسن
این در حالی است که پیشتر تاکنون خبرهای زیادی درباره موارد فوت و علائم شدید بعد از تزریق دو واکسن «فایزر و مدرنا» در آمریکا و کشورهای دیگری که استفاده از این واکسن ها را تایید کرده اند، گزارش شده است.
مشکلات مربوط به واکسن آمریکایی فایزر تقریبا بلافاصله پس از شروع تزریق آغاز شد. یک کارمند مراقبت های بهداشتی در بیمارستان منطقه ای «بارتلت» در آلاسکا پس از دریافت واکسن فایزر، دچار یک واکنش آلرژیک شدید یا آنافیلاکسی شد. وی را به اورژانس منتقل کردند و چندین شب را آنجا گذراند. هزاران نفر پس از دریافت یکی از دوزهای مرحله اول، اعلام کردند که قادر به کار یا انجام فعالیت های روزمره نیستند یا نیاز به یک متخصص بهداشت دارند.
در آمریکا بر اساس گزارش هایی که در سیستم فدرال «گزارش عوارض جانبی واکسن» ثبت شده، حدود 60 نفر بعد از دریافت این واکسن ها جان باخته اند و صدها نفر دچار عوارض بعضا تهدیدکننده حیات شده اند.
بیش از هزار و 156 گزارش از بروز عارضه جدی پس از دریافت واکسن فایزر در آمریکا به ثبت رسیده که در این بین برخی از دریافت کنندگان دچار معلولیت دائمی شده اند.
در یکی از موارد این گزارش، مردی 66 ساله ساکن در خانه سالمندانی در «کلرادو»، یک روز بعد از دریافت واکسن مدرنا دچار حس خواب آلودگی می شود و برای همین در رختخواب می ماند. اما صبح روز بعد، این فرد با چشمان نیمه باز و دهان کف کرده درحالی که دیگر نفس نمی کشید و نبض نداشت، در رختخواب خود پیدا شد.
در مورد دیگری، مردی 93 ساله اهل داکوتا روز چهارم ژانویه واکسن فایزر را دریافت کرد، اما حدود دو ساعت بعد گفت که احساس خستگی می کند و نمی تواند به فیزیوتراپی همیشگی خود ادامه دهد. او کمی بعد به اتاقش برده شد و با احساس سنگینی در پاهایش مواجه شد وکمی بعد هم نفسش بند آمد.
کمی بعد از دریافت این دو گزارش، با شرکت های داروسازی آمریکایی مدرنا و فایزر جهت اظهارنظر در این موارد تماس گرفته شد ولی هیچ کدام از آنها پاسخگو نبودند.
سخنگوی سازمان غذا و داروی آمریکا گفت که تمام گزارشات در مورد مرگ افرادی که واکسن تزریق کرده اند، به سرعت و با دقت توسط سازمان غذا و دارو (FDA) و مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) مورد بررسی قرار می گیرد.
ادامه روند مرگ و میر کرونایی در مناطقی از آمریکا که واکسیناسیون در آنها انجام شده یا در جریان است، سبب ناامیدی مردم از تاثیرگذاری واکسن های مذکور شده است.
برنامه واکسیناسیون در آمریکا با واکسن شرکت های آلمانی و آمریکایی فایزر - بیون تک آغاز شد و با واکسن شرکت آمریکایی مدرنا ادامه یافت. در این فاصله واکسن شرکت «جانسون و جانسون» نیز در آمریکا مجوز گرفته و قرار است برای واکسن آسترازنکا نیز مجوز صادر شود.
پیشتر در جدیدترین خبر از عوارض واکسن فایزر، بنابر تایید کارکنان یک خانه سالمندان در اسپانیا همه 78 ساکن این مرکز بعد از دریافت اولین دوز واکسن آمریکایی «فایزر-بیون تک» به کرونا مبتلا شدند و هفت نفر جان خود را از دست دادند.
در مجموع 33 گزارش نیز درباره موارد مرگ و میر در یک خانه سالمندان در نروژ پس از واکسینه شدن منتشر شد.
آژانس دارویی فنلاند «فیما» از 32 مورد عوارض شدید جانبی در نتیجه تزریق فایزر خبر داده است. این موارد شامل گزارش عوارضی مانند واکنش های آنافلاکتیک، درد در اعضای بدن، درد ماهیچه ای، تورم غدد لنف، تهوع، بیماری، خارش، خستگی، سردرد و لرز است. این آژانس اطلاعات مذکور را از کارمندان بخش خدمات درمان و شهروندان عادی دریافت کرده که واکسن را تزریق کرده اند.
این در حالی است که حدود 100 نفر در هلند از عوارض جانبی شدید ناشی از دریافت واکسن فایزر خبر داده اند. مرکز مراقبت های دریایی «لارب» در این کشور اعلام کرد دو نفر دچار عارضه بسیار شدید شده بودند به طوریکه روی بدن آنها کهیر به وجود آمد و چشمان آنها متورم شد. البته این دو نفر به سرعت تحت درمان قرار گرفتند. به گفته کارشناسان دیگر موارد عوارض جانبی شامل سر درد، خستگی و درد در محل تزریق بوده است.
بلغارستان نیز چند مورد گزارش ظهور عوارض جانبی شدید در نتیجه دریافت واکسن را گزارش کرده است.
موضع گیری های دوگانه غرب
موضع گیری های دوگانه غرب در مورد واکسن ها و طرز فکر ناسالم آنها، نشان می دهد که ذهنیت رسانه های اصلی آمریکا و اروپا در مورد چین بسیار ژئوپلیتیک شده است.
موضع گیری های دوگانه برای آنها به موضوعی سیاسی تبدیل شده است. آنها دیگر از لحاظ رقابت با چین بی طرف نیستند. حمله به چین، هدف مذبوحانه آنهاست.
چین به روشی علمی و واقع گرایانه کاملا این حقیقت را پذیرفته است که واکسن های این کشور فاقد اطلاعات کافی هستند. واکسن های کووید 19 چین به بازار عرضه شده اند اما به صورت مشروط و در این مرحله واکسن به سالمندان تزریق نمی شود.
بیشتر تمجیدها درباره واکسن های چینی از خارج از این کشور هستند. بسیاری از رهبران کشورهای در حال توسعه، بر اساس داده های حاصل از نتایج آزمایشات مرحله سوم، در تزریق واکسن های چینی پیش قدم شده اند.
با این حال، واکسن فایزر به شدت توسط دولت آمریکا تبلیغ شده و این در حالی است که خطر بالقوه این واکسن عمدا نادیده گرفته می شود و برای افکار عمومی این تصور را ایجاد کرده اند که واکسن فایزر که برای اولین بار استفاده می شود، ایمن تر از واکسن چینی است.
در واقع واشنگتن تقابل با چین را گسترش داده و آمریکا و متحدان اصلی آن وارد این چرخه شده اند. آنها اعتقاد دارند که سرکوب چین درست است.
پیروزی واکسن «اسپوتنیک وی» بر واکسن های غربی
بر اساس مطالعه نشریه پزشکی «لانست»، کارایی واکسن «اسپوتنیک وی»، 21 روز پس از تزریق دوز اول واکسن 91.6 درصد گزارش شد؛ همچنین شدت بیماری کرونا بعد از تزریق اول واکسن کاهش یافت. در روند تولید این واکسن گزارشاتی در مورد عدم شفافیت روند تولید آن وجود داشت، اما نتایج مطالعه اخیر شفاف بوده و اصول علمی واکسیناسیون در آن رعایت شده است؛ این به آن معنی است که واکسن مفیدی برای مقابله با کووید 19 تولید شده است.
بر اساس این نتایج واکسن «اسپوتنیک وی» در پیشگیری از بستری شدن در بیمارستان و مرگ بر اثر کرونا هم کاملا موثر بوده و هیچ عارضه جانبی جدی نداشته است.
یرگرفته از روزنامه دنیای اقصاد
مطالب مرتبط
جدول و زمانبندی واکسیناسیون نوزادان
کامل ترین سامانه کنترل زنجیره سرد واکسن
برنامه واکسیناسیون دامها و واکسن آنها
زنجیره سرد واکسن اسپوتنیک وی کرونا ویروس
جدول تغییرات دمای انکوباتور پزشکی
جدول تغییرات هدایت الکتریکی آب دیونیزه
شرکت پیشران صنعت ویرا با اساس نامه اتوماسیون صنعتی و کنترل ابزار دقیق و ساخت تابلوهای برق فشار قوی و ضعیف از سال 92 تاسیس گشت و ازهمان ابتدا در حوزه کاربرد ابزار دقیق در bms و سپس تولید و ساخت آنها قدم نهاد و در ادامه مسیر توانست با اتکا به تجربیات چندین ساله و استخدام نیروهای متخصص برق عملا جزو شرکتهایی باشد که محصولات قابل اتکایی با عناوین مانیتورینگ شرایط محیطی اتاق سرور -کنترلرهای دمای دیتا سنتر -دیتالاگرهای سردخانه و انبار -هشدار دهنده های دمای یخچال و فریزر و شمارشگرهای نمایشگاهی و فروشگاهی و تابلوهای برق متنوع با کاربردهای مختلف روانه بازار نماید در حال حاضر سیستمهای کنترل دما و رطوبت اتاق سرور این شرکت تنها سیستم مبتنی بر سخت افزار صنعتی plc-hmi در ایران است.