خواب خطرناک سعودی برای منطقه / ایران بازار انرژی عراق را از دست میدهد؟
سفر جو بایدن به خاورمیانه بار دیگر بحث از دست رفتن بازار انرژی عراق را برای ایران در محافل اقتصادی و سیاسی داغ کرده است.
به گزارش تجارتنیوز، سفر جو بایدن به خاورمیانه بار دیگر بحث از دست رفتن بازار انرژی عراق را برای ایران در محافل اقتصادی و سیاسی داغ کرده است.
با نگاهی به تحرکات منطقهای میتوان دریافت که صفبندیهای جدیدی بر علیه جمهوری اسلامی ایران در حال شکل گیری است. عمده این تحرکات نیز به مباحث اقتصادی و محدودسازی مراودات ایران با کشورهای منطقه تاکید دارد. سفر جو بایدن به سعودی و حضور پررنگ عراقیها در جده نیز یکی از نشانههای تلاش برای ایجاد چنین صفبندی خطرناکی بود.
ریاض و بازار انرژی عراق
هرچند بسیاری از تحلیلگران معتقدند این سفر عایدی چندانی برای جو بایدن نداشت. اما رد پای دیپلماسی انرژی در جای جای ملاقاتهای دیپلماتیک در حاشیه این سفر قابل مشاهده است. هرچند بسیاری بر موضوع افزایش ظرفیت تولید نفت ریاض تاکید میکنند. اما مباحث دیگری هم در حاشیه بحث افزایش عرضه نفت مطرح شد که مهمترین آنها بحث صادرات انرژی به عراق بود.
به باور بسیاری از صاحبنظران ائتلاف ضدایرانی مورد اشاره قصد دارد سهم ایران از بازار انرژی منطقه را تا حد ممکن محدود کند. به نظر میرسد هدف نهایی این اقدامات نیز ایجاد انزوای سیاسی و امنیتی سنگین برای ایران از طریق ایزوله کردن اقتصادی کشور است. اما آیا سعودیها توان عرضه انرژی در منطقه و به جای ایران را دارند؟
بهمن ۱۴۰۰ بود که دولت سعودی توافقی با بغداد برای ورود این کشور به بازار انرژی عراق ترتیب دادند. طبق این توافق، ریاض متعهد به تامین بخشی از نیاز عراقیها به برق، شد. کارشناسان معتقدند هدف ریاض از این دست توافقات به صفر رساندن نیاز بغداد به برق ایران است.
نگاهی به ظرفیت تولید برق در عربستان سعودی (۳۳۸هزار گیگاوات ساعت در سال ۲۰۲۰) و مقایسه آن با توان تولیدی ایران (۳۴۳هزار گیگاوات ساعت در سال ۲۰۲۱) ماجرا را کمی پیچیده میکند. این اطلاعات که از وبسایت ceic تهیه شده نشان میدهد ظرفیت تولید برق در عربستان چندان فاصلهای با توان تولیدی ایران ندارد.
اما نکته نگران کننده آهنگ توسعه ظرفیت تولید انرژی در سعودی است. دلیل این امر نیز به روشنی باز بودن دست عربستان برای جذب سرمایهگذار است. فرصتی که متاسفانه به دلیل تحریمهای ظالمانه علیه ایران برای صنعت برق کشور عملا وجود ندارد.
دیپلماسی انرژی در تیررس ائتلافهای ضدایرانی
امیر پسندهپور، تحلیلگر سیاست خارجی با اشاره به شکلگیری ائتلافی خطرناک در منطقه، عنوان کرد: موضوع اتصال شبکه برق عراق به کشورهای حاشیه خلیج فارس به خصوص عربستان (و در حاشیه کویت) جزو برنامههای مهم و محوری کاهش سطح دیپلماسی انرژی بین ایران و عراق است.
وی در ادامه افزود: با توجه به اینکه ایران همواره یکی از تامینکنندههای بزرگ و مهم برق عراق بوده و جهت توسعه دیپلماتی انرژی، مزیت هم کم نداشته است. این مسئله نیز خواه ناخواه مانند سایر مباحث اقتصادی و درهمتنیدگیهای موضوعی سببساز ایجاد نفوذ در کشورها میشود.
این کارشناس روابط بینالملل بیان کرد: به عبارتی بدون لشکرکشی و اعمال سیاستهای نظامیگری میتوان قدرتی نرم ایجاد کرد. باید توجه داشت این مسائل در ساختار امروز جهان از جمله مهمترین مولفههای ایجاد قدرت و امنیت هستند.
پسندهپور به تجارتنیوز گفت: از همین رو است که ائتلافهای ضدایرانی با توجه به احیا نشدن برجام (تا به این لحظه) به عنوان یک معاهده امنیتی، باز هم اقتصاد و این بار دیپلماسی انرژی را هدف قرار میدهند. این ائتلافها سعی دارند با کاهش گامبهگام وابستگی عراق به واردات برق از ایران، سطح قابل اعتنایی از روابط اقتصادی را مسدود کنند.
وی یادآور شد: از سوی دیگر به نظر میرسد جریان مورد اشاره، برای منزوی کردن ایران در منطقه از طریق ایجاد نوعی محاصره اقتصادی برنامههایی جدی را در دست اجرا دارد.
این تحلیلگر سیاست خارجی اظهار کرد: با این حال جا دارد سیاستگذاران و مسئولان اجرایی در حوزه روابط بینالملل و سیاستهای کلان کشور، این موضوعات را با دقت و وسواس دنبال کنند. چرا که با توجه به مناقشه نظامی و جنگ روسیه علیه اوکراین، بحث دیپلماسی انرژی میتوانست یکی از برگهای برنده کشورهای صادرکننده باشد.
پسندهپور با یادآوری مواضع دولت بایدن در قبال سعودیها، عنوان کرد: ایالات متحده بر خلاف آنچه که در گذشته دستورالعمل کاخ سفید بوده، اقداماتی را با هدف انزوای عربستان سعودی ترتیب داده است. این تغییر موضع آمریکاییها نیز به دلیل نقض حقوق بشر در جنگ یمن (توسط عربستان سعودی) و پروند قتل خاشقچی بوده است.
وی افزود: اما شواهد حاکی از تسلیم ایالات متحده در برابر توان سعودیها در حوزه تولید انرژی است. همین موضوع میتواند اهمیت و جایگاه دیپلماسی انرژی را در جهان مشخص کند. باید توجه داشت دیپلماسی انرژی در بزنگاهها میتواند عمق نفوذ منطقهای و حتی جهانی یک کشور را ایجاد و یا گستردهتر کند.
این کارشناس ادامه داد: اما شوربختاته ایران بهعنوان کشوری با منابع عظیم نفت و گاز نه تنها نتوانسته از این موقعیت بهره کافی را ببرد، بلکه حالا در موضوع فروش برق به عراق هم موقعیت خود را در خطر میبیند. به عبارتی ما در شرایطی هستیم که از دست رفتن بازار عراق برای صادرات برق کاملا محتمل است.
از همین رو ضروری است که دست به یک بازنگری جدی در مفاهیم عرصه دیپلماسی صورت بگیرد. واقعا باید تلاش کرد دیپلماسی اقتصادی را از این خواب زمستانی بیدار کرد.
احیای برجام ضروری است
این تحلیلگر سیاست خارجی با تاکید بر اهمیت توافق برجام و احیای آن، گفت: البته نباید فراموش کرد که این سیاستها در سایه احیای برجام امکان تحقق و اجرا خواهند داشت. مادامی که تحریمهای تنبیهی ذیل معاهده و توافق برجام بر ما مترتب باشد در این وضعیت آچمز همچنان گرفتار خواهیم ماند. متاسفانه باید گفت تلاشهایی که در سطح منطقه اوراسیا و شاید آمریکای جنوبی صورت گرفته پاسخگوی نیازهای اقتصادی ایران نخواهد بود. حتی میتوان ادعا کرد که این تلاشها تا سقف ۱۰ درصد از ظرفیت مورد بحث را نیز جبران نخواهد کرد.
پسندهپور در پایان خاطرنشان کرد: به باور من امروز ما به یک نگاه واقع گرایانه و بازنگری جدی در تعریف و تبیین مولفههای ایجاد قدرت و امنیت در حوزه دیپلماسی نیاز داریم.
ایران بازار انرژی عراق را از دست میدهد؟
علی ماجدی، سفیر اسبق ایران در آلمان، برزیل و ژاپن و معاون اسبق وزارت نفت به تجارتنیوز گفت: در شرایط فعلی و آنچه که در مورد انرژی در ایران مطرح است، به علت فقدان سرمایهگذاری در این حوزه به تدریج ظرفیت صادراتی برق و گاز خود را از دست دادهایم. با نگاهی به وضعیت انرژی در ایران درمییابیم که در فصل تابستان معمولا با قطعی برق مواجه هستیم و در فصل زمستان هم کمابیش مشکل گاز داریم.
این دیپلمات باسابقه جمهوری اسلامی ایران در ادامه تاکید کرد: بنابراین با توجه به مساله تحریمها، هم در زمینه تولید برق و هم توسعه میادین گازی و یا افزایش ظرفیت، سرمایهگذاری نکردهایم. از طرفی هم نتوانستهایم سرمایههای خارجی را جذب کنیم. از همین رو ظرفیت صادراتی ایران در زمینه برق و گاز رو به کاهش رفته است. این در حالیست که ما برق و گاز را اکثرا به کشورهای همسایه صادر میکردیم.
وی افزود: برای مثال گاز به ترکیه و برق به عراق صادر میشد. اما در حال حاضر ظرفیت کافی برای صادرات انرژی وجود ندارد. متاسفانه ایران با وجود داشتن دومین منبع گازی در جهان این پتانسیل را ازدست داده است.
ماجدی با اشاره به سفر رییسجمهوری ایالات متحده آمریکا به خاورمیانه، بیان کرد: سفر جو بایدن به اسرائیل، عربستان و کشورهای منطقه کاملا به بحث انرژی مربوط است. عملا در این سفر سعی شد وابستگی کشورهایی مانند عراق از نظر برق یا گاز به ایران کاهش داده شود. در واقع تلاشهایی صورت گرفت تا کشورهای دیگری جای ایران را بگیرند.
سعودی چند مرده حلاج است؟
معاون اسبق وزیر نفت به ظرفیتهای سعودیها اشاره کرده و گفت: این که آیا واقعا عربستان سعودی در زمینه برق چنین ظرفیتی را دارد که بتواند جایگزین ما شود، نمیدانم. اما احتمال اینکه این پتانسیل وجود داشته باشد یا بالقوه بتوانند سریعا این کار را انجام دهند وجود دارد. طبیعتا با توجه به میزان صادرات نفت، عربستان هم درآمد ارزی بسیار بالایی دارد و هم در جذب سرمایهگذار خارجی بهسادگی عمل میکنند.
مشکل ایران کجاست؟
این کارشناس دیپلماسی انرژی ادامه داد: بنابراین اگر ما بخواهیم سیاستهای فعلی را ادامه دهیم در آینده ظرفیتهای صادراتی انرژی خود را در منطقه از دست میدهیم.
وی افزود: ما در دو محور ضعف داریم؛ یکی از جهت افزایش ظرفیتهایی که باید برای جذب سرمایهگذار خارجی ایجاد میشد. از سوی دیگر در بازارهای جهانی و منطقهای هم صفبندیهای جدید امریکا، عربستان و اسرائیل خطرآفرین است. البته ممکن است اجرای سیاست این صفبندیها زمانبر باشد. اما اگر در آینده این فرصتها را از دست بدهیم، قطعا بیشتر در منطقه محصور خواهیم شد.
کلید حل مشکل؛ انرژیهای تجدیدپذیر!
سفیر سابق ایران در آلمان، برزیل و ژاپن به تجارتنیوز گفت: البته خوشبختانه بحثهایی در حوزه انرژیهای نو در کشور آغاز شده است. ایران در این زمینهها خصوصا انرژی خورشیدی، زمینههای توسعه فراوانی دارد. امیدوارم که در آینده دولتمردان و سیاستمداران ما بیشتر به این مسائل توجه کنند. چون ایران بالقوه میتواند از انرژیهای تجدیدپذیر بهرهبرداری به مراتب بیشتری داشته باشد.
ماجدی در پایان خاطرنشان کرد: اگر چنین سیاستی اعمال شود طبیعتا میتوانیم گاز و برق بیشتری هم به کشورهای منطقه صادر کنیم. البته این موضوع مبحث کلان و بلندمدتی است که نیازمند ایجاد اعتماد متقابل برای صادرات در منطقه است. از طرفی هم باید امنیت سرمایهگذاری در کشور وجود داشته باشد تا سرمایه به این حوزه جذب شود.
برگرفته از تجارت نیوز
https://tejaratnews.com/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%b1-%d8%a7%d9%86%d8%b1%da%98%db%8c-%d8%b9%d8%b1%d8%a7%d9%82
رازهایی از زندگی مرلین مونرو که نمیدانستید
خبر آنلاین : نتفلیکس فیلم «بلوند» که اقتباسی از زندگی مریلین مونرو است را به کارگردانی «اندرو دامینیک» ۲۳ سپتامبر (۱ مهر ۱۴۰۱) منتشر خواهد کرد.
رازهایی از زندگی مرلین مونرو که نمیدانستید
به زودی فیلم «بلوند» به اقتباس از زندگی مریلین مونرو منتشر خواهد شد. مریلین مونرو، زنی که تحتتاثیر سیاستهای سرمایهداری و هالیوودی، از آرزو های هنری خود فاصله گرفت و تبدیل به «ماشین پولسازی» افراد قدرتمند شد.
نتفلیکس فیلم «بلوند» که اقتباسی از زندگی مریلین مونرو است را به کارگردانی «اندرو دامینیک» ۲۳ سپتامبر (۱ مهر ۱۴۰۱) منتشر خواهد کرد.
پلتفرم تبلیغات ویدیویی طاووس
سرمایه گذاری با سودی بالاتر از سود بانکی
«آنا دآرماس» نقش این ستاره هالیوودی را در کنار بازیگرانی چون «آدرین برودی»، «بابی کاناوله» و... بازی خواهد کرد.
همین موضوع موقعیت خوبی برای مرور زندگی زن مرموز هالیوود است. زنی که بعد از همه این سالها هنوز هم سؤالهای بیجوابی در موردش وجود دارد.
در زمانی که جنبش زنان و رنگینپوستان در امریکا و جهان به دنبال تغییر بود، بخشی از ساختار مردسالار هالیوود چهره ایدئال خودش از زن را با مریلین مونرو ساخت. زن ساده سفیدپوست بلوند که بهراحتی گول میخورد، دل میبندد و بازنده است، امری که شاید خود او هم نمیخواست؛ اما کاری از دستش برنیامد. تصویر بدنه هالیوود از او با آنچه او بود و آنچه به سرش آمد بسیار متفاوت است. آزارها و خشونتها هر روز او را به سمت میکشید و بسیاری وقتها جایی برای بروز واقعی خود نمییافت.
آن زمان که تهیهکنندگانهالیوود روی این ذائقه مخاطب کار میکردند و از مونرو پولهای کلان به جیب میزدند، این زن - با تمام دوستانش حتی ازدواجها و روابطش- زنی تنها بود و بر اساس مستندات باقی مانده از زندگیاش خرد و خسته از دنیای اطرافش.
در دورهای که سفیدهای جنوبی یا همفکران شمالیشان با تفکرات قرن نوزدهمی میخواستند جنبشهای روبروی خود را یا بدنام کنند یا از بین ببرند – حتی برخلاف قانون اساسی آمریکا - مریلین مونرو، دختر سفید و بلوندی بود که با تمام استعدادش در بازیگری و مخصوصا کمدی نابود شد. قصهای تلخ و معارض با تصویر ساخته شده از خودش و در انتها آن مرگ در سایه ابهامش پس از ارتباط با رییس جمهور کشته شده جان اف کندی.
از یتمخانه تا ازدواج در کودکی
مَریلین مونرو (Marilyn Monroe)، متولد ۱ ژوئن ۱۹۲۶ (۱۰ خرداد ۱۳۰۵) در لسآنجلس، بازیگر و مدل آمریکایی بود.
زندگی مونرو مجموعهای از حوادث عجیبوغریب است. چه آن زمان که در یتیمخانه بود و چه زمانی که به ستاره ماندگار هالیوود تبدیل شد.
«نورما جین مورتنسون»، نام اصلی او بعد از تولد در «مرکز پزشکی یواسسی» شهرستان لسآنجلس در کالیفرنیا بود. مادرش، «گلادیس پیلر بیکر»، از یک خانواده فقیر بود و بهناچار در ۱۵ سالگی با مردی به نام «جان نیوتنبیکر» ازدواج کرد و بعد از به دنیا آوردن دو فرزند، موفق به طلاق گرفتن از همسرش و سپس ربودن بچهها از او شد. چندین سال بعد مادر مونرو که بهعنوان برشگر فیلم نگاتیو در صنایع ادغام فیلم فعالیت میکرد با مردی به اسم
«مارتین ادوارد مورتنسن» (پدر مریلین) ازدواج کرد. نکته آنجاست که هیچ اطلاعات دقیقی در مورد پدر مریلین وجود ندارد. همچنین مریلین تا بزرگسالی اطلاعی از اینکه خواهری دارد، نداشت.
مادر مریلین، او را نزد خانوادهای به نام اتکینسون میسپرد و برای کار به شهر میرفت. بعد از مدتی گلادیس (مادر مریلین)، دچار فروپاشی روانی و بیماری اسیکیزوفرنی پارانوئید شد و در یک بیمارستان بستری شد.
بعد از آن مریلین او را بهندرت میدید. زندگی مریلین با خانواده اتکینسون میگذشت و تجاوز و آزار جنسی که توسط این خانواده به او تحمیل شد موجب منزوی شدن و حتی لکنت زبانش شد.
مریلین مدتی بعد، در سال ۱۹۳۵، در یتم خانهای رها شد.
همه تجربههای تلخ کودکی مونرو از او یک بازیگر ساخت. او میگفت: «من دنیای اطرافم را دوست نداشتم چون نوعی ترسناک بود، وقتی شنیدم این بازیگری است، گفتم این همان چیزی است که میخواهم باشم، بعضی از خانوادههای پرورشی من برای بیرون آوردن از خانه من را به سینما میفرستادند. در جلوی من، آنجا یک صفحه بزرگ با یک بچه کوچک تکوتنها بود و من آن را خیلی دوست داشتم.»
مریلین دنبال راهحلی برای پیدا کردن استقلال و رهایی از آن وضعیت بود و به همین علت، در ۱۹ ژوئن ۱۹۴۲ درست پس از تولد ۱۶ سالگی با پسری ۲۱ ساله که در همسایگیشان بود، ازدواج کرد.
بعد از ازدواج، زندگی مونرو بهشدت کسالتبار شد، او دبیرستان را رها کرده بود و به دختری خانهدار تبدیل شده بود. او حتی میگفت: «از کسالت خواهم مرد».
چند وقت بعد، در سال ۱۹۴۳، همسرش به عضویت ناوگان بازرگانی درآمد و در جزیره «سانتا کاتالینا» مستقر شد، جایی که مونرو با او نقل مکان کرد.
در سال ۱۹۵۳ عکس تمام قد او روی دیوار شهر نصب شد و این ماجرا به شهرت او کمک کرد.
مدرسه هنر و طنزگویی جذاب
مونرو سال ۱۹۵۵ در آموزشگاه هنرپیشگی «اکتوروز استودیو» در نیویورک دوره هنرپیشگی گذراند. در آنجا استادی به نام «لی استراسبرگ» داشت. مردی که مدیریت آموزشگاه را بر عهده داشت و بازیگران بسیار بزرگی به هالیوود تحویل داده بود. مریلین رابطه بسیار نزدیک و صمیمی با استراسبرگ و همسرش داشت، او این رابطه را همیشه حفظ کرد و پیش از مرگش یادداشتهایی که مربوط خاطرات و زندگی سختش بود به دست آنها سپرد.
استعداد بازیگری مریلین مونرو، برخلاف چیزی که آن زمان خیلیها دوست داشتند ثابت کنند، فقط در زیبایی نبود، بلکه او استعدادی بینظیر در طنز گویی داشت. مثال واضح این ماجرا در فیلم «چگونه میتوان با یک میلیونر ازدواج کرد؟» است. جایی که مریلین مونرو نقش یک دختر نزدیکبین را بازی میکند و فقط با خوردن به درودیوار سایهای بزرگ روی ستاره آن زمآنهالیوود بتی گریبل میاندازد.
یا «بلوند احمق» یا اخراج
تصویر «بلوند احمق»؛ چیزی که کارگردانهای آن زمان قصد داشتند از مریلین باقی بگذارند. فیلمهایی مثل: «الماسها بهترین دوست یک دخترند»، «آقایان بلوندها را ترجیح میدهند»، «گلوله آتش»، «داستان شهر مادری» و... همه آثاری بودند که مریلین در آنها نقشآفرینی کرد، اما تمرکز روی زیباییهایش بود. چیزی که مریلین میخواست از آن رها شود.
به همین واسطه بود که استودیوی شخصی خود را ایجاد کرد ولی هالیوود از آن استقبالی نکرد، مردان هالیوود میخواستند او همان بلوند احمقی باشد که نقشهای آبکی بازی میکنند. او میخواست که پلههای ترقی را طی کند و به آن افتخار میکرد، درعینحال هنرپیشه موفقی بود. این درگیریها بالاخره در ۱۹۶۲ منجر به اخراج مریلین گشت.
مبارزه با تصویر خودش
لویس بنر، کسی که مریلین را به خوبی میشناخت مریلین را سوسیالیست میدانست. او میگوید: «مونرو اگر زنده بود، کودکی را به فرزندی قبول میکرد و از طرفداران حقوق بشر میشد.»
جنبشهای فمینیستی پس از مرگ مریلین مونرو آغاز گشت. با وجود این مونرو در زمره اولین فمینیستها قرار میگیرد. مریلین کنترل کامل بر تصویر خود در رسانه داشت و مبارزه با نظام مردسالارانه هالیوود دلیل اصلی او برای ایجاد یک کمپانی فیلمسازی مستقل بود.
مریلین مونرو سال ۱۹۵۵ بعد از مدتی دور شدن از سینما، در فیلم «خارشی هفت ساله» به کارگردانی بیلی وایلدر بازی کرد.
مریلین هم چنان داشت سخت تلاش میکرد تا تصویر «بلوند احمق» را از روی خود بردارد و طی همین ماجرا پس از موفقیت در فیلم «خارش هفت ساله»، روابط او با هالیوود به تیرگی گرایید.
او از بازی در فیلم «چگونه میتوان مشهور شد» سر باز زد و به جای آن به نیویورک نقل مکان کرد تا با مطالعه تحت نظر لی استراسبرگ در استودیوی بازیگران برای همیشه از شر نقشهای کلیشهای که پیشنهاد میشد رهایی یابد.
برخی مریلین را زیباترین زن قرن میدانند؛ اما زندگی عاشقانه و شخصی او سرشار از مشکلات بود. سینما از مونرو یک تصویر رویایی ساخته بود و این چیزی بود که به او آسیب های زیادی زد.
تصویری که هالیوود از مریلین ساخت، تصویری زنی شاداب بود، اما فقط یک نگاه ساده به برشی کوچک از زندگی او میتواند نشان دهد که او چگونه از درون شکسته بود.
او رویای هنر را داشت ولی نظام سرمایهداری، از او یک برند ساخته بود. یک دستگاه پول سازی، برای خودشان، نه برای او. چیزی که مریلین همیشه سعی داشت از شراش خلاص شود.
مریلین مونرو میگوید: «من یک زن بازندهام. مردها، زیادی از من انتظار دارند؛ به خاطر تصویری که از من ساخته شده و خودم هم در ساخت آن کمک کردهام؛ من سمبلی از تنها چیزی هستم که مردان از آن استقبال میکنند.»
شاید حالا زمان مناسبی باشد که به روابط عاشقانه مونرو بپردازیم. در این رابطه همیشه برای مونرو پارادوکسی عجیب وجود داشت، اگر مریلین کسی را دوست میداشت، او دوستش نداشت و اگر کسی مریلین را دوست میداشت، مریلین دوستش نمیداشت.
اولین ازدواج مریلین به پیشنهاد گریس مکی که حضانتش را بر عهده داشت صورت گرفت. در ۱۶ سالگی و با یک بازیکن فوتبال.
دوران جنگ و پس از آن ازدواج افراد جوان پس از دبیرستان بسیار رایج بود. آنان در ۱۹۴۲ ازدواج کردند و زمانی که جیم (همسرش) به ارتش برای جنگ فراخوانده شد، مریلین به شغل مدل عکاسی روی آورد.
آنها در سال ۱۹۴۶ از هم طلاق گرفتند و بعد از آن بود که مونرو تبدیل به مدل عکاسی معروفی شده بود که تصاویرش در همه مجلات کشور خودنمایی میکرد.
بین سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۲ عکسهای برهنهای از او گرفته شد. چاپ عکسهای برهنه او در ۱۹۵۳ برایش بسیار اضطرابآور بود، چرا که عکسهای هیچ هنرپیشهای تا آن تاریخ در هالیوود بهطور برهنه گرفته نشده بود. این عکسها بعدها در هر کافهای در کشور دیده میشد.
چاپ همین عکسها و عدم اطمینان که مونرو نسبت به اطراف و شرایط زندگیاش پیدا کرده بود، احساس عدم امنیتی که در وجودش رخنه کرده بود، مقدمات ازدواج دوم او را فراهم کرد.
این بار با قهرمان بیسبال، جو دی ماجیو. جو، مردی مهربان اما خشن بود که خود را مالک مریلین میدانست. زندگی آنان پر از تنش بود و دوران این ازدواج بیش از ۹ ماه طول نکشید.
آقای نویسنده و تصویری که می خواست از مریلین بسازد
در سال ۱۹۵۵ ازدواج سوم مریلین با آرتور میلر، نمایشنامهنویس برجسته آمریکایی رخ داد. زندگی آنان ۵ سال به طول انجامید، او سه بار مجبور به سقطجنین شد.
این موضوع تأثیرات روحی اسفباری روی مریلین گذاشت و به قرصهایی که پزشک تجویز میکرد اعتیاد پیدا کرده بود.
آرتور میلر نویسنده نیز آدم سختی بود و سر صحنه فیلمبرداری دخالت میکرد و به کارگردان میگفت که مثلاً بخشی از فیلمنامه را که مربوط به مریلین است، باید تغییر دهند.
زنی با دورههای افسردگی اما با عکسهای همیشه خندان
مریلین مونرو با مشکلات روحی زیادی دستوپنجه نرم میکرد، او از اختلال دوقطبی رنج میبرد. گاهی دچار افسردگی شدید بود و گاهی شاد و خوشحال بود.
او در دورههایی افسرده و در دورههایی شیدا بود و درست در زمانی که در حالت روحی بالا یا همان شیدایی قرار داشت میتوانست کارهایش را پیش را ببرد.
علاوه بر هم اینها لکنت زبانی که کودکی به علت مشکلات روانی دامنگیر مونرو شد، باعث میشد در مواقع فیلمبرداری صحنهها چند بار تکرار شوند.
شاید پربحث ترین چیز درباره مریلین مونرو، مرگ اوست. پروندهای که هنوز هم مشخص نیست، مونرو در آن خودکشی کرده یا مورد سوءظن قرار گرفته.
آخرین حضور برجسته مریلین مونرو در انظار عمومی به ۱۹ مه ۱۹۶۲ بازمیگردد. او در مراسم جشن تولد جان. اف. کندی در سالن «مدیسون اسکوئر گاردن»، بر صحنه ظاهر شد و ترانه تولدت مبارک آقای رئیسجمهور را در حضور او اجرا کرد. مریلین مونرو در تاریخ ۴ اوت ۱۹۶۲ میلادی، در کالیفرنیا درگذشت. علت مرگ او، «مصرف بیش از حد داروی خواب آور» و خودکشی ذکر شد.
اما ادعاهای مبنی بر حصول یک توطئه و مجموعه حوادث اسرارآمیزی که منجر به مرگ او شد، همواره بحثبرانگیز بوده است.
مریلین مونرو در ۸ اوت ۱۹۶۲ میلادی، در یکی از آرامگاههای مشهور شهر لسآنجلس، به نام گورستان «وستوود» به خاک سپرده شد. پلیس علت مرگ را میزان بالای نمک اسید باربیروتیک در بدن او اعلام کرد.
اگر بخواهیم به زندگی این بازیگر پرآوازه هالیوودی نگاه کنیم و اگر بخواهیم همه چیز را مانند یک پازل کنار هم بچینیم، شاید چیزی که از همه واضحتر است، تلاشهای پایانناپذیر او برای دیده شدن استعدادهایش است.
اینکه دوستان مونرو گفتهاند زمانی که او را از دست دادیم، او حتی پولی برای کفنودفن خود نداشت، نشان میدهد که او تا چه اندازه از چیزی که رؤیایش را داشت دور شده بود و تلاشهایش تا چه اندازه بیثمر مانده بود.
مریلین در یکی از یادداشتهایش نوشته است: «یک بازیگر بانو، ماشین نیست اما بسیار این را به تو میپذیرانند که باید ماشین باشی، یک ماشین پولساز. با همه اینها من میخواستم فوقالعاده باشم نه پولساز...»
همچنین او در رمانی که مربوط به زندگی شخصیاش است اشاره میکند که
از من یک تصویر به نام «مریلین مونرو» ساخته شد که من نبودم، چیزی که دیگران میخواستند بود.
شاید این جملات از مریلین مونرو بهانه مناسبی برای بررسی رویکردهای اقتصادی و سیاسی هالیوود و همه مجامع هنری پر مخاطب است.
گزارشها نشان میدهد زیرسویه BA۵ واکسنگریز است، اما آیا واکسنهای موجود در ایران در برابر این زیرسویه ایمنی ایجاد میکنند؟
مظاهر گودرزی: کرونا برگشت، درحالیکه تصور پایان اپیدمی ماسکها را از صورتها برداشت و عملیات واکسیناسیون را کند کرد اما حالا این ویروس مجدد دست به خودنمایی زده است، اینبار با زیرسویه جدیدی از اومیکرون، اگرچه هنوز مشخص نیست BA۴ و BA۵ در ایران تبدیل به واریانت غالب شده باشند اما تصور آن دور از انتظار نیست؛ حمید سوری اپیدمیولوژیست و عضو کمیته علمی ستاد کرونا در اینباره به خبرآنلاین میگوید: «اینکه BA۵ واریانت غالب در کشور باشد هنوز تایید نشده است، متاسفانه ما یک نظام مراقبت ژنومیک نداریم تا به کمک آن بتوانیم درباره اینکه کدام زیرسویه از اومیکرون در ایران شیوع پیدا کرده نتیجه درست بگیریم، اما احتمال اینکه BA۵ در ایران مانند برخی از کشورهای دیگر تبدیل به واریانت غالب شود وجود دارد.»
مواجهه واکسن با زیرسویه BA۵
حالا در آستانه ورود به موج جدیدی از شیوع کرونا یکبار دیگر بحث بالا بودن ایمنی جامعه در برابر این ویروس مطرح شده است، ایمنیای که واکسنها در بالا بردن آن نقش زیادی دارند، اما گذر زمان و جهش ویروس میتواند اثر واکسنها را کم کند، سوری دراینباره بیان میکند: «اثربخشی واکسنهای تولید شده به مرور زمان که ویروس جهش پیدا میکند کم میشود، همچنین با گذشت زمان سطح ایمنی افرادی که واکسن تزریق کردند کاهش پیدا میکند، این دو مورد سبب میشود آسیبپذیری مردم در برابر واریانتهای جدید بیشتر شود.»
در مواجهه با کاهش ایمنی یکی از اقدامات تزریق دز یادآور واکسن است، اما باید گفت یکی از ویژگیهای سویه اومیکرون این است که این ویروس در برابر واکسنها مقاوت زیادی دارد، اگرچه واکسنهای موجود در دنیا توانستند در برابر زیرسویههای BA۱ و BA۲ اثرگذاری مثبتی داشته باشند اما گزارشها نشان میدهد زیرسویه BA۵ واکسنگریزتر است، بهویژه در برابر واکسنهایی که از پلتفرم ویروس کشته شده استفاده کردند، مانند سینوفارم یا واکسن تولید داخل برکت. حالا با در نظر گرفتن اینکه احتمال دارد زیرسویه BA۵ در کشور شیوع پیدا کند یک سوال پیش میآید، اینکه آیا واکسنهای موجود در ایران در برابر زیرسویه جدید اومیکرون ایمنی ایجاد میکنند؟
سوری در پاسخ به این پرسش میگوید: «ما از گذشته یک تعدادی واکسن در کشور داریم که بعید است آنها اثربخشی زیاد در برابر زیرسویه جدید اومیکرون داشته باشند، در چنین شرایطی خیلی از کشورها به دنبال این هستند که واکسنها را اصلاح کنند تا اثربخشی آنها بر واریانتهای جدید افزایش پیدا کند، این اتفاق باید در میان واکسنسازهای کشور ما هم انجام شود، یا باید از واکسنهایی استفاده شود که اثربخشی مناسبی در برابر واریانتهای جدید دارند، اگر در اینباره اقدامات جدی صورت نگیرد میشود برای آینده نگران بود.»
درهمینباره مسعود یونسیان، اپیدمیولوژیست و عضو کمیته علمی ستاد ملی مبارزه با کرونا به خبرآنلاین میگوید: «اصولاً BA۵ نسبت به واکسیناسیون مقاوت بیشتری دارد، ایدهآل این است که ما بتوانیم واکسنی علیه زیر سویه BA۵ درست کنیم، اما ساخت این واکسن زمان زیادی لازم دارد و تا آن مرحله موج ایجاد شده توسط BA۵ رد شده و ممکن است سویه یا زیرسویه دیگری شیوع پیدا کند، بنابراین ممکن است به لحاظ اقتصادی برای شرکتهای واکسنساز به صرفه نباشد، هرچند برخی از کشورها این ریسک را انجام میدهند.»
پلتفرم واکسنهای موجود پاشنه آشیل پیک بعدی کرونا در ایران/ کدام واکسنها اثرگذاری بیشتری دارند؟
چه باید کرد؟
همانطور که گفته شد واکسنهای موجود بهویژه واکسنهایی از نوع ویروس کشته شده سطح ایمنی کمتری در برابر انواع زیرسویههای اومیکرون بهخصوص زیرسویه BA۵ ایجاد میکنند، اما باید پرسید با توجه به احتمال شیوع گسترده این زیرسویه و وجود واکسنهایی با پلتفرم ویروس کشته شده در ایران، بهترین اقدام چیست؟
سوری در پاسخ به این پرسش به خبرآنلاین میگوید: «در این شرایط مناسبترین گزینه این است که مردم واکسنهای موجود را تزریق کنند، بهخصوص در گروههای پر خطر مانند سالمندان و افراد دارای بیماران زمینهای یا افرادی که بیش از شش ماه از آخرین تزریق واکسنشان گذشته است. »
همچنین یونسیان در واکنشی مشابه بیان میکند: «ما در روزهای آینده مراسمهای تجمعی مانند ایام محرم و راهپیمایی اربعین داریم، این درحالیست که در عراق موارد ابتلا به صورت انفجاری درحال افزایش است، در چنین شرایطی اگر امروز اقدامات مناسب درخصوص تزریق واکسن انجام ندهیم شرایط سخت میشود، بنابراین الان یکی از موثرترین استراتژیها تکمیل واکسیناسیون با یک پلتفرمی متفاوت از واکسنهای گذشته است، و چون اکثر افراد در کشور ما واکسن سینوفارم و برکت تزریق کردهاند این افراد باید به سراغ پلتفرم جدید بروند.»
او ادامه میدهد: «ما درحال حاضر و در آینده نزدیک دسترسی به واکسنهای مناسب برای زیرسویه BA۵ نداریم، موج بالا رونده کرونا هم در چند هفته آینده به پیک میرسد و فروکش میکند، بنابراین الان تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که افرادی که از واکسنها با نوع ویروس کشته شده استفاده کردهاند برای دز یادآور (سوم یا چهارم) از پلتفرمهای ویکتوری استفاده کنند، یعنی همان واکسنهایی که ماده ژنتیکی را روی یک ویروس بیخطر سوار کردند مانند واکسنهای آسترازنیکا و اسپوتنیک. یا از واکسن با پروتئین ویروسی که در کشور ما مدل مشخص آن واکسن پاستور (پاستوکووک) و اسپایکوژن هست استفاده کنند. استفاده از این نوع واکسنها میتواند تقویت ایمنی مناسبتری ایجاد کند.»
یونسیان در پایان به خبرآنلاین میگوید: «مشکل امروز ما عدم استقبال از تزریق واکسن است، طی یک دو هفته آینده باید یک موج و کمپین برای تزریق واکسن راه بیفتد. مهم این است که زمان از دست نرود، ما میخواهیم از تلفات موج هفتم جلوگیری کنیم بنابراین بهترین زمان برای تکمیل واکسیناسیون همین امروز است. حتی دولت میتواند برای افرادی که واکسن تزریق نکردند محدودیتهایی ایجاد کند، چراکه این افراد دارند سلامت و اقتصاد جامعه را به مخاطره میاندازند، دولت میتواند برای این افراد از شرکت در مسافرتها، یا سالنهای ورزشی و موارد دیگر محدودیت ایجاد کند، این افراد هم حق اعتراض ندارند چراکه دارند سلامت عمومی را با عقاید خودشان به خطر میاندازند.»
ايسنا : بدافزار خطرناک جوکر در بیش از ۱۰۰ هزار اپلیکیشن نصب شده، مشاهده شده است. گوگل در امنیت اپلیکیشنهایی که در فروشگاه پلیاستور عرضه میکند، پیشرفت کرده است، اما با وجود تلاشهای این شرکت، محققان امنیت سایبری مرتبا بدافزارهایی را شناسایی میکنند که خود را در پوشش اپلیکیشنهای بیضرر برای دانلود در این پلتفرم، مخفی کردهاند. یکی از این تهدیدها، بدافزار جوکر بوده است که یک تروجان جاسوسافزار بوده و امکان بهرهبرداری از دستگاه قربانیان و نصب بدافزارهای خطرناکتر را فراهم میکند. اکنون این بدافزار یک بار دیگر برگشته و در بیش از ۱۰۰ هزار اپلیکیشن نصب شده در فروشگاه پلیاستور شناسایی شده است.
شرکت تحقیقات امنیت سایبری «پرادئو» بدافزار جوکر را در چهار اپلیکیشن شامل پیامهای اساماس هوشمند، کنترل فشار خون، مترجم صوتی و کوئیک تکست اساماس، شناسایی کرده است. این تیم به گوگل اطلاع داده و از آن زمان این اپلیکیشنها از پلیاستور حذف شدهاند، اما بیش از ۱۰۰ هزار اپلیکیشن آلوده به این بدافزار که نصب شدهاند که به معنای آن است که همین حالا هم کاربران زیادی دچار مشکل شدهاند. این محققان به کاربران توصیه کردند اگر این برنامهها را نصب کردهاند، آنها را فورا حذف کنند؛ زیرا به منزله دریچهای برای نفوذ هکرها به دستگاههای اندرویدی با استفاده از انواع دیگر بدافزار هستند. بر اساس گزارش وبسایت اندروید پلیس، فروشگاه برنامه گوگل با بدافزار جوکر ناآشنا نیست. این بدافزار نخستینبار در سال ۲۰۱۷ شناسایی شد و به شکلی طراحی شده بود تا در هنگام دانلود و نصب اپلیکیشن، قابل شناسایی نباشد.
هک اطلاعات شخصی شما توسط اینترنت اکسپلورر
حمله هکر ها به سرورهای MS Exchange
هک سرور های اچ پی برای استخراج رمز ارز
دوربین مداربسته چگونه هک میشود؟
اتاق سرور هوشمند یا هوشمند سازی اتاق سرور
bms for server room
توئیتر در مقابل انصراف ایلان ماسک برای خرید این شبکه اجتماعی، ساکت نماند و اعلام کرد بر اساس قیمت و توافق انجام شده با ماسک اقدامات قانونی را پیگیری میکند.
به گزارش تجارتنیوز، ایلان ماسک، ثروتمندترین فرد جهان رسما از خرید توئیتر منصرف شد و پیشنهاد ۴۴ میلیارد دلاری خود را پس گرفت. حالا این شبکه اجتماعی اعلام کرده است که قصد دارد از ماسک شکایت کند. همچنین در یادداشتی به کارمندان خود گفته است درباره این معامله توئیت نکنند.
دیجیاتو گزارش داد، «برت تیلور»، رئیس هیئتمدیره توئیتر پس از اینکه تیم حقوقی ماسک اعلام کرد که او میخواهد از این معامله خارج شود، در توئیت خود نوشت:
«هیئت مدیره توئیتر متعهد است تا این معامله را بر اساس قیمت و شرایط توافق شده با آقای ماسک نهایی کند و قصد دارد تا اقدامات قانونی را برای اجرای توافقنامه ادغام دنبال کند. ما مطمئن هستیم که در دادگاه دلاور پیروز خواهیم شد.»
پیشنهاد خرید توئیتر به مبلغ ۴۴ میلیارد دلار در اردیبهشت ماه توسط ایلان ماسک مطرح شد اما قرارداد بین آنها به دلیل تعداد کاربران فیک و باتهای این شبکه اجتماعی متوقف شد.
در حالی که توئیتر ادعا کرد نزدیک به ۵ درصد کاربران این پلتفرم جعلی هستند، ماسک تعداد آنها را بسیار بالاتر میدانست و به همین دلیل اعلام کرده بود تا زمانی که تعداد دقیق آنها مشخص نشود، معامله ادامه پیدا نخواهد کرد.
هشدار به کارمندان توئیتر: درباره قرارداد توئیت نکنید!
در همین حال، توئیتر با ارسال یک یادداشت داخلی به کارمندان خود اعلام کرده که از توئیت کردن یا به اشتراک گذاشتن هرگونه اظهارنظری در مورد این قرارداد خودداری کنند.
در واقع پس از اینکه روز گذشته اخباری مبنی بر اینکه ماسک قصد دارد از این معامله خارج شود منتشر شده بود، برخی کارمندان توئیتر با این موضوع شوخی کردند.
بهعنوان مثال، یکی از کارمندان در توئیت خود به بازدید کارکنان از دیزنی اشاره کرده که پس از اعلام قرارداد ماسک، بهعنوان اقدامی برای کاهش هزینهها لغو شده بود.
در بخشی از این یادداشت آمده است:
«از آنجایی که این یک موضوع حقوقی در حال انجام است، باید از توئیت کردن، تضعیف یا به اشتراک گذاشتن هرگونه نظری در مورد آن خودداری کنید. در صورت امکان، اطلاعات تازه را به اشتراک خواهیم گذاشت، اما لطفا بدانید که با محدودیتهایی نیز روبرو هستیم.»
زمانی که ماسک و توئیتر برای اولین بار این قرارداد را امضا کرده بودند، هر دو طرف توافق کردند که در صورت انصراف به دلایل خاص، یک میلیارد دلار هزینه فسخ یا جریمه آن را پرداخت کنند.
ماسک موافقت کرده بود تا در صورتی که نتواند بودجه مورد نیاز برای خرید را تامین کند (که تاکنون موفق به انجام این کار شده) جریمه را پرداخت کند. توئیتر نیز موافقت کرده بود تا در صورت یافتن خریدار دیگری یا در صورتی که هیئتمدیره به انصراف رای دهند، جریمه را پرداخت کند.
با توجه به اینکه توئیتر قصد دارد از ایلان ماسک شکایت کند، میتوان انتظار داشت که این معامله عجیبوغریب بهزودی به یک نبرد حقوقی طولانی و بزرگ تبدیل شود.
شرکت پیشران صنعت ویرا با اساس نامه اتوماسیون صنعتی و کنترل ابزار دقیق و ساخت تابلوهای برق فشار قوی و ضعیف از سال 92 تاسیس گشت و ازهمان ابتدا در حوزه کاربرد ابزار دقیق در bms و سپس تولید و ساخت آنها قدم نهاد و در ادامه مسیر توانست با اتکا به تجربیات چندین ساله و استخدام نیروهای متخصص برق عملا جزو شرکتهایی باشد که محصولات قابل اتکایی با عناوین مانیتورینگ شرایط محیطی اتاق سرور -کنترلرهای دمای دیتا سنتر -دیتالاگرهای سردخانه و انبار -هشدار دهنده های دمای یخچال و فریزر و شمارشگرهای نمایشگاهی و فروشگاهی و تابلوهای برق متنوع با کاربردهای مختلف روانه بازار نماید در حال حاضر سیستمهای کنترل دما و رطوبت اتاق سرور این شرکت تنها سیستم مبتنی بر سخت افزار صنعتی plc-hmi در ایران است.